۱۳۹۵ شهریور ۸, دوشنبه

نوار سخنرانی محمد نجفی در رابطه با قتل عام تابستان سال 67


نوار سخنرانی محمد نجفی در رابطه با قتل عامها در مراسم جشن تولد ستار بهشتی در رباط کریم

بر اساس فایل تصویری که در اینترنت منتشر شده است، در جریان برگزاری مراسم جشن تولدی که در خانه ستار بهشتی در رباط کریم در تاریخ 5شهریورماه برگزار شد، یکی از وکلای دادگستری به نام محمد نجفی به گوشه‌یی از بی‌قانونیها و جنایتی که در این رژیم صورت میگیرد، اشاره کرده است که ذیلا متن و کلیپ آن را ملاحظه میکنید:

وکیل دادگستری، محمد نجفی: «... دوستان عزیز، من بعد از فایل صوتی آقای منتظری که منتشر شد. فضای جامعه رو که رصد کردم امروز به درد مشترک آقای سیف زاده همکار ارجمندم و استاد بزرگم بهتر واقف شدم. خیلی کوتاه می‌خوام اشاره کنم آنچه که در کشتار 67 اتفاق افتاد. آن کشتاری که در سال 67 اتفاق افتاد بنای بی‌قانونی بود. امروز من به‌عنوان یک وکیل، به‌عنوان یک کسی که قانون اساسی مملکت رو می‌شناسه، مدعی این هستم که اگر مجاهدین یا هر کس چپ ها، هر آن‌که عضو گروههایی بود که باید محاکمه می‌شد و در زندان بود، اگر قرار بود بخاطر جرم جدیدی محاکمه بشود ما در آن زمان قانون داشتیم. قانون اساسی داشتیم. ما باید طبق قوانین دادرسی موجود آن زمانمان عمل می‌کردیم. تمام فرافکنی، تمام فرافکنی مسئولان در این روزهای اخیر همه‌اش بخاطر این‌که خودشون بهتر از ما واقفند که غیرقانونی عمل کردند و همین سنگ بنا را که گذاشت؟ من پرسش دارم که آیا آقای امام خمینی، اما قانون بود یا امام بی‌قانونی؟ (کف زدن حضار)

ما مسئولیم بعد از چند دهه از این انقلاب چندین هزار نفر کشته، ما امروز بدون رودربایستی باید صحبت کنیم. ما در مورد قانون خود جمهوری اسلامی آیا نمی‌توانیم سؤال کنیم؟ که شما به قوانین خودتون احترام بگذارید، به قوانین خودتون به میثاق قانون اساسی که با مردم بستید.

دقیقا همان سنگ بنای بدی را که ما گذاشتیم در قتلهای زنجیره‌یی اتفاق افتاد، کسی پاسخگو نبود. چون ابتدای پرونده‌های قتلهای زنجیره‌یی به صراحت صحبت از مهدورالدم می‌کردند. یعنی این‌که فتاوی مجتهدینی هست که این آقایون مهدورالدم هستند و باید کشته شوند، یعنی دقیقاً همان روشی که در سال 67 وجود داشت. این روش ادامه داشت در کوی دانشگاه در... کشتار 88، در این قتلهای اخیر. که برادران کردمان را کشتند که بعضی‌ها می‌گفتند روال قانونی طی نشده.

ما پرسش ساده‌ای داریم آیا شما به قانون خودتون که مصوب کردید پایبند نیستید؟
آیا من به‌عنوان یک وکیل نمی‌توانم از شما بخواهم که به قانون خودت عمل بکنی؟

من آرزو می‌کنم از این فضای وحشت و خونبار از این ذهنیت منفی بتونیم یک روزی با قانون گرایی، من یک اعتراض خاص هم به برادران اصلاح‌طلب دارم. بسیار ناراحتم ازشون. شما ببینید کسانی که رئیسشون، فرمانده شون، آقای خاتمی شون فریاد قانونمندی و قانون گرایی می‌داد چه شد که در مورد این فایل صوتی همه سکوت کردند... ..

با دو بیت کوتاه تمام می‌کنم کلام رو:
ای که پاسخت به هر پرسش مشت آهنین بیداد است
ای آن‌که پاسخت به هر پرسش مشت آهنین بیداد است
به گوش باش و به هوش که لبهای خونین سکوت آبستن صد فریاد است!».

۱۳۹۵ شهریور ۵, جمعه

مریم رجوی: فراخوان به جنبش دادخواهی قتل‌عام شدگان سال ۶۷

 

هموطنان عزیز!
در بیست و هشتمین سال قتل‌عام سی هزار زندانی سیاسی، به‌روان‌های پاک تمام‌ آن سربه‌داران و شعله‌های آزادی و مقاومت ایران درود می‌فرستیم.

 آن‌ها در اوج افتخار، به‌دفاع از نام و آرمان رهایی‌بخش خود برخاستند و منش و راه ‌و رسم این جنبش را با تسلیم‌ناپذیری سرشتند. آن‌ قهرمانان، به‌‌‌ویژه دختران مجاهد، مسئولان قتل عام را، مطابق اعتراف خودشان، به‌عجز و التماس کشاندند.
خمینی می‌خواست برای بقای نظام خود نسل مجاهدین را نابود کند اما از رژیم او جز موجود لعنت‌شده‌یی باقی نمانده که سراپا در فساد و خونریزی غرق شده و نکبت تاریخ ایران است. حال آن‌که نسل مجاهدین و آرمان و اندیشه آن‌ها اعتلا یافت و شهیدان قتل عام۶۷، وجدان تباهی‌ناپذیر مردم ایران شدند.
چنان‌که مسعود در همان سالهای دهه۶۰ گفته است:‌ «بشریت در شورانگیزترین اسطوره‌ها و حماسه‌هایش راز خود را آشکار می‌کند. راز وجود آگاه و آزاد انسانی را. …
حماسه‌های بزرگ و حقیقی ـ که واقعیترین اثرات سرنوشت ساز را برجای میگذارند ـ در همین کشاکش خلق میشوند و البته با فدیه‌ها و محنتهای عظیم همراهند». پایداری مجاهدان و مبارزان قتل‌عام شده در زمره‌ همین حماسه‌هاست.
صدای آنها امروز در پرسش‌های بی‌پایان دانشجویان و جوانانی شنیده می‌شود که بر سر مسأله «کشتار ۶۷»، حکومت قتل‌عام را به‌چالش می‌کشند. صدای آن‌ها در پیام‌های زندانیان سیاسی از سراسر کشور شنیده می‌شود که به‌حمایت از مقاومت برای سرنگونی ولایت فقیه برمی‌خیزند و آرمان آن شهیدان، در پایداری مجاهدان لیبرتی زنده و جوشان است و به‌پیش می‌تازد.

به‌همه هموطنان‌، اعضا و هواداران مقاومت و خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی که از شروع ماه مرداد، برای بزرگداشت قتل‌عام‌شدگان و دادخواهی خون‌شان به‌فعالیت‌های گوناگون ازجمله اعتصاب غذا دست زده‌اند، درود می‌فرستم.
با قدردانی از فعالیت‌های‌هواداران مجاهدین در داخل ایران و هم‌چنین هموطنان و ایرانیان برپا کننده تظاهرات و اعتصاب‌غذای سه‌روزه در کشورهای مختلف از جمله انگلستان، هلند، آلمان، سوییس، ایتالیا، بلژیک، کانادا، نروژ، سوئد، فرانسه و آمریکا تأکید می‌کنم:
شما نشان دادید که قهرمانان سربه‌دار، به‌رغم گذشت نزدیک به‌سه دهه از ‌شهادت‌شان، هم‌چنان خروش آزادی و انقلاب در آسمان ایران‌اند و نام‌هایشان، شرح مظلومیت‌شان و شکوه پایداری و تسلیم‌ناپذیری‌ آن‌ها، رژیم ولایت فقیه را به‌لرزه در می‌آورد و به‌آزادی و رهایی ملت اسیر فرا می‌خواند.

همو‌طنان عزیز!
انتشار فایل صوتی ملاقات آقای منتظری و ۴ تن از مسئولان قتل‌عام، زلزله‌یی در درون و بیرون این رژیم ایجاد کرده است.
این سند بسیار مهم، چند حقیقت اساسی را گواهی می‌کند: نخست آن‌که دربرگیرنده اعتراف صریح مسئولان قتل عام، به‌‌مشارکت در یک نسل‌کشی درحال وقوع است. و نشان می‌دهد که خمینی و اطرافیانش با کنار زدن همه ترتیبات و روال‌های خود رژیم، مستقیماً دست‌اندرکار کشتارند و درست در همین کشتار است که پایه‌های ولایت فقیه چندش‌آور بعدی شکل می‌‌گیرد.
واقعیت این است که خامنه‌ای، از طریق لفاظی رفسنجانی در مجلس خبرگان و نشست و برخاست خبرگان ارتجاع به‌حکومت نرسید؛ بلکه این کار، در کشتار زندانیان سیاسی صورت گرفت که توسط بالاترین مقام‌های وقت، یعنی همین خامنه‌ای و رفسنجانی و احمد خمینی مدیریت می‌شد.

حقیقت دیگری که آقای منتظری آن‌را به‌روشنی بیان کرد، این است که خمینی از سه‌چهار سال قبل، نقشه‌ آن قتل عام را در سر داشت و به‌گفته مکرر پسرش تصمیم گرفته بود که «مجاهدین از روزنامه‌خوان و مجله‌خوان و اعلامیه‌خوان»، همه را اعدام کند.
بنابراین، کسانی که در این‌سال‌ها علت وقوع قتل عام را نبردهای فروغ جاویدان معرفی می‌کردند،کمک‌کار سیاسی همین رژیم و توجیه‌گر جنایات آن بوده‌اند.
خمینی از ریشه‌داری مجاهدین در جامعه ایران و از عزم و استحکام این جنبش می‌ترسید. او چند ماه بعد، در نامه‌‌یی به منتظری دلیل عزل او را چنین توضیح داد که:‌ «روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین میسپارید».

حقیقت دیگر، کثرت هولناک قتل‌عام‌شدگان است. روش هیأت‌های مرگ در شهرهای مختلف به‌حدی جنون‌آساست که دژخیمان طرف گفتگو با آقای منتظری که هزاران نفر را در تهران اعدام کرده‌اند، خود را در مقایسه با آن‌ها مخالف تندروی معرفی می‌کنند. با این حال، خمینی چند ماه بعد سیاست انکار و کتمان در پیش می‌گیرد و در نامه به‌آقای منتظری می‌نویسد: «تعداد بسیار معدود» اعدام‌شدگان را‌ «منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزنده‌یی به استکبار کرده‌اید».
بنابراین، کتمان یا کم‌نمایی جنایت یا نسبت دادن آن به‌خود مجاهدین را از همان آغاز، خمینی بناگذاشت. با این‌همه، امروز بسیاری پرده‌های نیرنگ و دروغ کنار رفته و مظلومیت مجاهدین و حقانیت مقاومت‌شان بیش از همیشه می‌درخشد.
این همان چیزی است که مقام‌ها و سخنگویان رژیم درباره‌ آن می‌گویند: «اذهان جوانان کشور به شک افتاده است». آن‌ها می‌گویند: «برای تغییر نگرش جامعه نسبت به مجاهدین، تلاش صورت می‌گیرد»، و «جریان مرموزی به فکر تطهیر مجاهدین و اقدامات آن‌ها برآمده است» ...و می‌گویند: «احیای مجاهدین و مظلوم نشان دادن آن‌ها خیلی خطرناک است».
امروز بسیاری از مهره‌های رژیم و حتی برخی از دست اندرکاران مستقیم قتل عام، تلاش می‌کنند خود را از این واقعه، بی‌اطلاع جلوه بدهند و از هر نوع موضعگیری درباره آن طفره بروند. یا با یاوه‌گویی علیه مجاهدین از اصل موضوع فرار کنند. در مقابل، برخی از جلادان وقیحانه‌تر از همیشه از کشتار دفاع می‌کنند. اما همه‌ آن‌ها در توجه گسترده مردمی به‌انتشار فایل صوتی اخیر، پایان رژیم خود را می‌بینند.

هموطنان عزیز!
اکنون زمان آن است که بر سر قتل‌عام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز، یک جنبش دادخواهی را در هرجا و به‌هر‌شیوه ممکن گسترش دهیم.
جنبش دادخواهی قبل از هرچیز، اعلام مجرمیت قطعی خامنه‌ای، ولی فقیه ارتجاع است.
ـ خامنه‌ای و همدستان او مجرمند؛ زیرا بالاترین مسئولان مستقیم قتل‌عام سال ۶۷ هستند.
ـ آن‌ها مجرم‌اند زیرا اطلاعات و اسناد این کشتار را پنهان کرده‌اند.
ـ خامنه‌ای و همدستان‌اش مجرم‌اند؛‌ زیرا خانواده‌های قتل‌عام شدگان را در ۲۸ سال گذشته سرکوب کرده‌اند.
ـ آن‌ها مجرم‌اند زیرا مجریان و مسئولان مستقیم کشتار را بی‌وقفه مورد حمایت قرار داده و در بالاترین مناصب سیاسی و قضایی قرار داده‌اند.

جنبش دادخواهی، مؤاخذه رژیم ولایت فقیه بر سر تمامی اسرار مخفی‌‌ ‌ این کشتار است. سران این رژیم باید بگویند اسامی کامل قتل‌عام‌شدگان چیست؟ باید بگویند که در هر شهرستان یا مرکز استان چند نفر را اعدام کرده‌اند؟ و باید بگویند که آن‌ها را در چه نقاطی دفن کرده‌اند و مزارهای جمعی قتل‌عام شدگان در کجاست؟
این ابتدایی‌ترین حق مادران داغدار است که بدانند فرزندانشان در کجا به‌خاک سپرده شده‌اند.

بله‌، باید روشن شود که ماجرای کسانی که در همان روزهای قتل عام، دستگیر و بلافاصله اعدام شدند، چه بود؟
ماجرای زندان اهواز، زندان دستجرد اصفهان و فاجعه زندان شیراز یا زندان‌های مشهد و تبریز چیست؟
ماجرای اعدام‌های جمعی کسانی که در غرب ایران به‌اتهام احتمالی هواداری از ارتش آزادی‌بخش دستگیر و به فاصله کمی اعدام شدند، چیست؟
و ماجرای آن‌هایی که بنا به‌مصاحبه اخیر موسوی تبریزی، دادستان جنایت‌پیشه خمینی، می‌خواستند در شهرها به مجاهدین بپیوندند، چیست؟

جنبش دادخواهی قتل عام شدگان، در عین‌حال، کارزار افشای هویت یک به‌یک تصمیم‌گیرندگان و مجریان این کشتار است.
اعضای هیأت‌های مرگ در مراکز استان‌ها چه کسانی هستند؟ در جلسه سران سه قوه که درباره قتل عام زندانیان غیرمجاهد تصمیم‌گیری شد، چه گذشت؟ و مجمع تشخیص مصلحت که از ۵ مهرماه همان سال بر اساس دستور خمینی تعیین تکلیف زندانیان را برعهده داشت، چه تصمیماتی گرفت و چه تعداد دیگری را به حلقه‌های دار سپرد؟
و سرانجام جنبش دادخواهی، کوشش بی‌امان هموطنان و یاران مقاومت در خارج ایران برای محاکمه بین‌المللی خامنه‌ای و سایر سران رژیم به‌جرم نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت است.
ملل متحد و شورای امنیت باید ترتیبات سیاسی و حقوقی محاکمه بین‌المللی سران این رژیم به اتهام جنایت علیه بشریت را فراهم کنند.
محکومیت جهانی و رسمی این قتل‌عام یک گام ضروری برای توقف اعدام‌های جمعی در ایران است که هم‌چنان ادامه دارد و اخیراً در اعدام همزمان ۲۵ زندانی اهل سنت تکرار شد.
بله،‌ دادخواهی خون قتل‌عام‌شدگان، دادخواهی رنج‌ها و دردهای مادران و پدران داغدار و دادخواهی به‌خاطر خسارت انسانی و معنوی عظیمی که این رژیم به‌ملت ایران وارد کرده است.
جنبش دادخواهی با خواست اسامی شهیدان، نشانی مزارها، هویت قاتلان و محاکمه سران رژیم؛ این جنبشی است که اساس استبداد و ستمگری ولایت فقیه را هدف قرار می‌دهد.
همه مدافعان حقوق بشر و هر کس را که در سراسر جهان برای حقوق انسانی احترام قائل است به‌همراهی با خواست مردم ایران برای محاکمه سران رژیم فرا می‌خوانیم
این خواست، البته با آزادی ایران اسیر قرین است و آن روزی است که قهرمانان قتل‌عام‌شده همراه با همه شهیدان در نسیم حیات‌بخش آزادی، تمام ایران را شکوفا و زنده خواهند کرد

خشم و عصيان جوانان ايران و ریزش بسیجیان


این روزها، آه و ناله در مورد «دین، مذهب، مساجد و ایمان جوانان»، در رسانه‌ها و حرفهای کارگزاران رژیم، موج می‌زند. اگر کسی این رژیم را نشناسد که بزرگترین دشمن دین، مذهب و مساجد است، فکر می‌کند این حرفها برای حفظ دین و ایمان جوانهاست! تازه‌ترین نمونه، حرفهای پاسدار فلاحتی، سرکرده سپاه در ناحیه میامیِ است که گفته است: «حضور جوانان در مساجد و برنامه‌های فرهنگی خیلی ضروری است... » .

اما داستان چیست؟ آیا درد این رژیم، مسجد رفتن و فرهنگ جوانهاست؟ یا مسأله چیز دیگری است؟ جواب این سؤال را خامنه‌ای روز 31مرداد داد آنجا که گفت: «اگر حصار و خاکریز فرهنگی نباشد، همه چیز از دست می‌رود» .

پس مشکل برای رژیم و کارگزارانش، از جمله همین سرکرده سپاه، فرهنگ و مسجد رفتن جوانان برای نماز خواندن نیست، مشکل «همه چیز» خامنه‌ای یعنی تمامیت نظام است که از دست می‌رود! برای همین هم پاسدار فلاحتی چند جمله بعد، با صراحت می‌گوید ضرورت «فعال کردن پایگاههای مقاومت، برای مقابله با تهدیدات دشمن است... هر چه حضور جوانان در مساجد پررنگ‌تر باشد، دشمن ناامیدتر خواهد شد!».

آری بحث اصلی حاکمیت نظام ولایت‌فقیه است که توسط یک دشمن جدی و خطرناک مورد تهدید قرار گرفته. دشمنی که همین پاسدار درباره‌اش می‌گوید: «امروز (دشمن) با همه قوا در بحث تهاجم فرهنگی وارد شده که به هر نحوی نظام را زیر سؤال ببرد و مردم را نسبت به نظام بدبین کند!»

بدبینی مردم هم، اسم مستعار تنفر و خشم اجتماعی علیه نظام ولایت‌فقیهٍ است.

البته وقتی کمی بیشتر به حرفهای این سرپاسدار به‌عنوان یک نمونه از واکنشهای رژیم دقت می‌کنیم، متوجه می‌شویم که وضع نظام بسا وخیم‌تر از آنی است که تصور می‌شود. او می‌گوید: ” «اگر بسیجیانِ پایگاههای مساجد و محلات فعال باشند... دیگر دغدغه‌ای نخواهد (بود) » .

پس یک «اگر» اول حرفش می‌گذارد که طبعاً معنایش این است که بسیجیها آنطور که او می‌خواهد فعال نیستند و خلاصه اوضاع کساد است، بعبارت دقیق‌تر یعنی بریدن، یعنی ریزش کردن! بعبارت دیگر این اعترافی است به میزان نفرت از رژیم و انزوای رژیم در میان جوانان.

آری، برای همین هم هست که از خود خامنه‌ای تا مهر‌ه‌های ریز و درشت رژیم، پیاپی به صحنه می‌آیند و نسبت به خطر فرهنگ و نفوذ دشمن، هشدار می‌دهند. چون این نفوذ، از یک طرف جوانها را در خط سرنگونی تمامیت نظام، به‌صورت گسترده‌تر وارد می‌کند، از طرف دیگر باعث ریزش و فرسایش هر چه بیشتر در بدنه رژیم، یعنی بسیجی‌ها و مزدورانش می‌شود.

مريم رجوي:جنبش دادخواهی قتل‌عام‌شدگان، بخشی از جنبش سراسری برای آزادی ایران است

 
مریم رجوی خطاب به کنفرانسی در شهرداری پاریس ۲
جنبش دادخواهی قتل‌عام‌شدگان، بخشی از جنبش سراسری برای آزادی ایران است. از همه شما و همه مدافعان حقوق‌بشر می‌خواهم در این دادخواهی، با مردم ایران همراهی کنند.

آقای شهردار،
خانم‌ها و آقایان شورای شهر،
دوستان عزیز!
اجازه بدهید ابتدا در سالگرد آزادسازی پاریس یاد قهرمانانی را که زندگی خود را برای آزادی فدا کردند و درس پایداری دادند، گرامی بداریم. آن‌ها نشان دادند که حتی اگر دشمن به نظر قدرتمند و شکست‌ناپذیر بیاید ما می‌توانیم و باید آن را شکست بدهیم.
این نیروی نظامی نبود که پاریس را آزاد کرد بلکه ایمان به ارزش‌های انسانی بود و همین ایمان است که کشور من را هم آزاد خواهد کرد. کشوری که توسط دیکتاتوری مذهبی به زنجیر کشیده شده است.
در حال حاضر ما در بیست و هشتمین سالگرد قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در ایران هستیم، یک نسل‌کشی وحشتناک که توسط دیکتاتوری مذهبی انجام شده است.
در تابستان سال ۱۳۶۷، خمینی شخصاً حکم قتل‌عام زندانیان مجاهد را صادر کرد و نوشت: «کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند» .
رئیس قضاییه‌اش از او سؤال کرد که آیا این حکم شامل حال زندانیانی هم می‌شود که قبلاً محکوم به زندانهای محدود شده‌اند، خمینی پاسخ داد: «هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد، حکمش اعدام است. سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید» .
در این ماه، ۲۸سال بعد از قتل‌عام، یک فایل صوتی از جلسه منتظری جانشین وقت خمینی با مسئولان این قتل‌عام در بحبوحه کشتار زندانیان افشا شد. در این جلسه مسئولان قتل‌عام می‌گفتند از یک به یک اعضای مجاهدین سؤال می‌کنند که آیا هم‌چنان به‌ عقاید مجاهدین وفا دارند؟ اگر آن‌ها پاسخ مثبت بدهند اعدام‌ می‌شوند. همچنین برنامه‌ریزی خود برای ادامه کشتار را تشریح می‌کردند.
منتظری در این جلسه می‌گوید: «مردم ایران از ولایت فقیه چند‌ششان‌ می‌شود»، و «بعداً خواهند گفت که خمینی یک چهره خونریز و سفاک بود» این «بزرگترین جنایت در جمهوری اسلامی» است. منتظری در این جلسه فاش می‌کند که خمینی از سه چهار سال پیش، تصمیم گرفته بود که «همه مجاهدین از روزنامه‌خوان و مجله‌خوان و اعلامیه‌خوان‌ اعدام شوند»،
بر اساس این فایل صوتی، در میان قتل‌عام شدگان دختران ۱۵ ساله و زنان باردار نیز بوده‌اند. به‌خاطر این اعتراضات، منتظری از مقام خود عزل و تا پایان عمر در بازداشت خانگی بود.
شما ممکن است تعجب کنید که یکی از مسئولان آن قتل‌عام، یعنی پورمحمدی، امروز وزیر دادگستری دولت آخوند روحانی است.
دولت‌های غرب تا‌به‌حال درباره این کشتار سکوت کرده‌اند. در حالی که یک جنایت بزرگ علیه بشریت است. این سکوت برای عموم مردم ایران به‌ویژه خانواده‌های آن شهیدان بسیار دردناک است. ملل‌متحد هم تا به‌حال حتی از صدور یک قطعنامه معمولی در این مورد طفره رفته است.
سیاست مماشات یعنی همین. یعنی ذبح حقوق‌بشر در پای تجارت.
زمان آن رسیده که سازمان ملل قطعنامه‌یی در محکومیت این جنایت صادر کند. جامعه جهانی باید آخوندهای حاکم بر ایران را محاکمه کند.
ما یک جنبش دادخواهی را سازمان داده‌ایم، هم در داخل ایران هم در سطح بین‌المللی. این دادخواهی بخشی از جنبش سراسری برای آزادی ایران است. خانواده شهدا و این جنبش خواهان منتشر شدن اسامی شهیدان و مزارهای آنان و اسامی عاملان این جنایت می‌باشند.
از همه شما و همه مدافعان حقوق‌بشر می‌خواهم در این دادخواهی، با مردم ایران همراهی کنند. متشکرم.

۱۳۹۵ مرداد ۲۱, پنجشنبه

محمد محدثین در مصاحبه با العربیه و به‌دنبال انتشار سخنان منتظری خواهان محاکمه عاملان این قتل‌عام شد.

مقاومت- مصاحبه العربيه با محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت

محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت در مصاحبه با العربیه و به‌دنبال انتشار سخنان منتظری خواهان محاکمه عاملان این قتل‌عام شد.

العربیه روز چهارشنبه 20مرداد گزارش داد: «محمد محدثین، از مسئولان ارشد سازمان مجاهدین خلق ایران و رئیس کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران، در مصاحبه‌یی با العربیه. نت در واکنش به انتشار فایل صوتی اظهارات منتظری در جلسه‌یی خصوصی با مقامات قضایی وقت که 'کمیته مرگ' نامیده شده و مسئول اعدام‌های زندانیان سیاسی در سال 1367 بودند، بار دیگر بر محاکمه عاملان این اعدامها در دادگاههای بین‌المللی تأکید کرد» .

محمد محدثین گفت: 'انتشار نوار سخنان تکان‌دهنده منتظری جانشین وقت خمینی در ملاقات با اعضاء 'کمیته مرگ' در 28سال پیش (24مرداد 1367) ابعاد جدیدی از قتل‌عام 30هزار زندانی سیاسی در سال 1367 را فاش می‌کند و نشان می‌دهد سرکردگان رژیم آخوندی از ابتدا تا کنون باید بخاطر فجیع‌ترین جنایت علیه بشریت در مقابل عدالت قرار گیرند'.

برخی منابع شمار اعدام‌شدگان را تا 5000 ذکر کرده‌اند اما سازمان مجاهدین خلق تأکید دارد که شمار اعدام‌شدگان که اکثراً از اعضای این سازمان هستند 30هزار نفر بودند.

محمد محدثین معتقد است که: 'اظهارات منتظری یک سند انکار ناپذیر مبنی بر لزوم محاکمه مسئولان قتل‌عام سال 1367 یعنی سردمداران رژیم آخوندی به اتهام جنایت علیه بشریت می‌باشد'.

وی تأکید کرد:' مقاومت ایران توجه جامعه جهانی به‌ویژه شورای امنیت و شورای حقوق‌بشر ملل‌متحد را به ضرورت احاله این پرونده به یک دادگاه ذیصلاح بین‌المللی جلب و تأکید می‌کند بی‌تفاوتی در برابر بزرگترین قتل‌عام زندانیان سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم با وجود اسناد و مدارک روشن، زیر پا گذاشتن آشکار ارزش‌های شناخته شده حقوق‌بشر، صلح و دموکراسی است که سازمان ملل بخاطر آن بنا شده است'.

این مسئول 'شورای ملی مقاومت ایران' ، در ادامه افزود:' هم‌اکنون مصطفی ‌پورمحمدی وزیر دادگستری روحانی و حسینعلی نیری رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات است. ابراهیم رئیسی، تا چند ماه پیش دادستان کل آخوندها بود و به‌تازگی از سوی خامنه‌ای به‌عنوان رئیس آستان قدس رضوی منصوب شده که یکی از مهمترین مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی در نظام آخوندی است و با چپاول اموال عمومی ‌بخشی از هزینه سرکوب و صدور تروریسم و من‌جمله هزینه‌های جنگ سوریه را تأمین می‌کند'.

العربیه افزود: انتشار فایل صوتی اظهارت منتظری در جلسه‌یی با اعضای «هیئت مرگ» درباره اعدام‌های سال 1367 شمسی، که وی آن را ' بزرگترین جنایت در جمهوری اسلامی' دانسته، سؤالات زیادی درباره هویت اعضای این هیأت نزد افکار عمومی به وجود آورد. اما این افراد چه کسانی بودند؟

اعضای 'هیئت مرگ' که به دستور خمینی از نیری (حاکم شرع)، اشراقی (دادستان)، رئیسی (معاون دادستان) و پورمحمدی (نماینده اطلاعات در اوین) تشکیل شده بود تا هر زندانی سیاسی که بر موضع خود باقی است را اعدام کند. در پی این حکم، تنها طی دو ماه برای بسیاری از زندانیان سیاسی حکم اعدام صادر و اعدام شد. بیشتر اعدام شدگان از میان اعضای زندانی سازمان مجاهدین خلق بوده و برخی از آنان از اعضای گروه‌های چپ نظیر چریک‌های فدایی خلق بودند.

این مسئولان در بیست‌وهشت سال گذشته مسئولیتها و پستهای کلیدی و حساسی در نظام جمهوری اسلامی ایران داشته و دارند، که عبارتند از:

1- حسین علی نیری: معاون کنونی دیوان عالی کشور و رئیس دادگاه انتظامی قضات در ایران است که در اعدام‌های سال 67 ریاست هیأت معروف به هیأت مرگ را برعهده داشت. وی در سال 1362 و در سن 26سالگی به‌عنوان حاکم شرع در زندان اوین که بیشتر ویژه زندانیان سیاسی است منصوب شد. پس از فوت رهبر پیشین ایران آیت‌الله خمینی و آغاز رهبری علی خامنه‌ای، نیری از سوی محمد یزدی به سمت معاون دیوان عالی کشور منصوب شد و بیش از دو دهه است که در این سمت حضور دارد.

2- مرتضی اشراقی: دادستان وقت تهران در دوران اعدام‌های 67 و یکی از اعضای 'هیئت مرگ' که در سال 65 جایگزین علی رازینی دادستان انقلاب تهران شد و تا سال 1390 این سمت را برعهده داشت.

3- ابراهیم رئیسی: در آن زمان معاون دادستان بود. وی پس از سال 67 ابتدا به مقام دادستانی کل رسید و سال گذشته پس از مرگ واعظ طبسی؛ تولیت آستان قدس به وی واگذار شد.

4- مصطفی پورمحمدی: وزیر دادگستری کنونی ایران در دولت حسن روحانی است که پیش از این معاون برون مرزی وزیر اطلاعات در دوران علی فلاحیان و وزیر کشور در دولت اول محمود احمدی‌نژاد بود. در سال 1367 نماینده وزارت اطلاعات در 'هیئت مرگ' بود. سازمان دیده‌بان حقوق‌بشر، گزارش‌گران بدون مرز و کمپین بین‌المللی حقوق‌بشر در ایران، با انتشار بیانیه‌یی از حسن روحانی- رئیس جمهور این کشور، خواستند که مصطفی پورمحمدی- وزیر پیشنهادی وزارت دادگستری در دولتش، را کنار بگذارد.

سازمان دیده‌بان حقوق‌بشر، در سال ١٣٨٤ در گزارشی که تحت عنوان «وزرای مرگ» منتشر کرد، نقش مستقیم پورمحمدی را در جریان اعدام‌های ١٣٦٧، و نیز در ' قتل‌های زنجیره‌ای' و کشتن برخی از روشنفکران و روزنامه‌نگاران منتقد و برجسته ایرانی در سال ١٣٧٧ تأکید کرده بودند.

به گزارش العربیه: لازم به ذکر است که به غیر از اعضای 'هیأت مرگ' ، تعدادی از مسئولان وقت جمهوری اسلامی نیز متهم به دست داشتن در اعدم‌های دست جمعی حدود 5000 از زندانیان سیاسی طبق آمار برخی مراجع، و یا حدود 30هزار طبق آمار سازمان مجاهدین خلق ایران، هستند، که مهم‌ترین آنها عبارتند از:
5- علی رازینی: از دیگر مسئولان اعدام‌های 67 علی رازینی است که در واکنش به انتشار فایل صوتی آیت‌الله منتظری گفته:' ما شهامت داشتیم هرکس اعدام شد زیر حکمش را امضا کردیم'.

رازینی در گفتگو با خبرگزاری ' فارس' گفته: مسأله 67 خیلی پیچیده نیست. امام (ره) ملاحظه توصیه افراد ترسو را نکردند و قاطع فرمودند احکام شرع باید اجرا شود و احکام شرع اجرا شد'.

وی افزوده: ما شهامت داشتیم هر کس اعدام شد زیر حکمش را امضا کردیم و این افتخاری است برای ما.

6- اسماعیل شوشتری: در سال 1367 رئیس سازمان زندانها بود. پس از پایان اعدام‌ها؛ اسماعیل شوشتری به مدت 16سال وزیر دادگستری شد.

گفتنی است که نام برخی دیگر از مسئولان جمهوری اسلامی در اعدام دسته‌جمعی زندانیان در سال 67 نیز ذکر شده که اطلاعات کافی درباره نقش دقیق آنان در این قضیه منتشر نشده است.

۱۳۹۵ مرداد ۲۰, چهارشنبه

انتشار نوار تکان‌دهنده منتظری- قتل عام زندانيان سياسي در سال 1367

انتشار نوار سخنان تکاندهنده منتظری جانشین وقت خمینی در ملاقات با اعضاء ”کمیته مرگ ”در 28سال پیش (24مرداد 1367) ابعاد جدیدی از قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 1367 را فاش می‌کند و نشان می‌دهد سرکردگان رژیم از ابتدا تا کنون باید به‌خاطر فجیع‌ترین جنایت علیه بشریت در مقابل عدالت قرار گیرند.
در این نوار منتظری که به‌خاطر همین اظهارات از سوی خمینی عزل شد، خطاب به اعضاء کمیته مرگ متشکل از حسینعلی نیری (قاضی شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان)، ابراهیم رئیسی (معاون دادستان) و مصطفی ‌پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات) می‌گوید ”بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و تاریخ ما را محکوم می‌کند به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند ”. او تصریح می‌کند که ”اینکه ما بیاییم بدون این‌که فعالیت تازه‌یی [از جانب زندانیان] باشد اینها را اعدام بکنیم معنیش این است که... همه دستگاه قضایی‌مان غلط کرده است“.

هم اکنون مصطفی‌پور محمدی وزیر دادگستری روحانی و حسینعلی نیری رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات است. ابراهیم رئیسی، عضو خبرگان ارتجاع و یکی از بالاترین آخوندهای حکومتی است که تا چند ماه پیش دادستان کل رژیم بود. وی بتازگی از سوی خامنه‌ای به‌عنوان رئیس آستان قدس رضوی منصوب شد که یکی از مهمترین مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی در نظام آخوندی است و با چپاول اموال عمومی‌ بخشی از هزینه سرکوب و صدور تروریزم و از جمله هزینه‌های جنگ سوریه را تأمین می‌کند.

منتظری در این ملاقات خطاب به سردژخیم مصطفی پورمحمدی نماینده وزارت اطلاعات تصریح می‌کند که از مدتها قبل برای این قتل‌عام برنامه‌ریزی شده بود و ”اطلاعات رویش (قتل‌عام) نظر داشت و سرمایه‌گذاری کرد و شخص احمد آقا (پسر خمینی) هم از سه، چهار سال پیش می‌گفت که مجاهدین از روزنامه خوان، مجله خوان، و اطلاعیه خوان، همه باید اعدام شوند ”و می‌افزاید ”مجاهدین اشخاص نیستند یک سنخ فکر و برداشت هستند یک منطق هستند و منطق غلط را باید با منطق صحیح جواب داد با کشتن حل نمی‌شود بلکه ترویج می‌شود ”. اخیراً پورمحمدی در وحشت از عواقب این جنایت بزرگ حضور خودش را در کمیته مرگ تکذیب کرده و گفته بود در اعدامهای سال 67 نقشی نداشته است.

منتظری در یک نمونه تکان‌دهنده می‌گوید ”یک کسی زندان بود، آخرش گفتند که خواهرش هم متهمه. رفتن خواهرش را آوردن، خودش رو اعدام کردن، خواهرش دو روز بود اصلاً آمده بود15سالش بود، به خواهرش گفتن خوب چی می‌گی؟ گفت خوب من به اینها علاقه داشتم، گفت چون برادرش اعدام شده این رو هم اعدام کنین و اعدامش کردن ”. در یک نمونه تکان‌دهنده دیگر می‌گوید در ”اصفهان یک زن آبستن ام توش (قتل‌عام شدگان) بوده، در اصفهان یک زن آبستن ام اعدام کردند ”و می‌افزاید در فقه آخوندی زن حتی اگر محارب هم باشد نباید اعدام کرد، من این را به خمینی گفتم اما او می‌گوید باید اعدام کرد.

وی خطاب به کمیته مرگ می‌افزاید ”آخه ماه محرمه، ماه خدا و پیغمبره، حداقل از امام حسین شرم بکنید. ملاقات رو قطع کنیم و همین‌طور بیایم قصابی کنیم... هیچ جای دنیا همچین کاری هست؟ پنجاه سال دیگه برای آقا (خمینی) قضاوت نکنند، بگن آقا یک چهره خونریز، سفاک و فتاك بود... همیشه که ما سر قدرت نیستیم ”. این ملاقات در روز دوم محرم 1409 قمری صورت گرفته است و در تمام طول محرم این قتل‌عام جنایتکارانه ادامه داشته است.

منتظری در مورد نقش رئیس قضاییه وقت خمینی می‌گوید ”آقای موسوی اردبیلی که من می‌دانم خودش از همه لیبرال تره تو نماز جمعه می‌گه همه اینها باید اعدام بشن بعد تو نماز جمعه میگن منافق زندانی اعدام باید بشه. ... وقتی هم می‌خواهد از امام سؤال کند به جای این‌که بگویند آقا به این وسعت مصلحت نیست ضرر دارد سؤال می‌کند می‌گوید آیا در استانها اعدام کنیم یا در شهرستانها اعدام کنیم؟ ”این هم معنای مدره و معتدل و میانه‌رو و لیبرال در فاشیسم دینی حاکم بر ایران است.

در نوار این دیدار هیأت مرگ اعتراف می‌کنند بسیاری از کسانی که در صف اعدام قرار دارند اعضای دیگر خانواده‌شان اعدام شده‌اند و یا این‌که زمان دستگیری 15-16ساله بوده‌اند.

اظهارات منتظری یک سند انکار ناپذیر مبنی بر لزوم محاکمه مسئولان قتل‌عام سال 1367 یعنی سردمداران رژیم آخوندی به اتهام جنایت علیه بشریت می‌باشد. مقاومت ایران توجه جامعه جهانی به‌ویژه شورای امنیت و شورای حقوق‌بشر ملل‌متحد را به ضرورت احاله این پرونده به یک دادگاه ذیصلاح بین‌المللی جلب و تأکید می‌کند بی‌تفاوتی در برابر بزرگترین قتل‌عام زندانیان سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم با وجود اسناد و مدارک روشن، زیر پا گذاشتن آشکار ارزشهای شناخته شده حقوق‌بشر، صلح و دموکراسی است که سازمان ملل به‌خاطر آن بنا شده است.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
20مرداد 1395 (10اوت2016)

۱۳۹۵ مرداد ۱۹, سه‌شنبه

بابا جان من، همه چيز من، گفتند بروم ملاقات بابام.اما رفتم سرجنازه بابام




ايران- كردستان - دختربهمن رحیمى یكى از اعدام شدگان 13 مرداد 95



ثناي كوچك دختر بهمن رحيمي  با گریه می‌گوید: قرار بود این هفته بروم ملاقات بابام. اما رفتم سر جنازه بابام. این هفته قول داده بود برام ملاقات بگیره. کاشکی... ... .. اونقدر خوشحال بودم گفتم الآن سوار ماشین می‌شویم و می‌رویم بابام را می‌آوریم وقتی رفتم دیدم جنازه‌اش را گذاشته‌اند. نگذاشتند جنازه‌اش را تماشا کنم.

ملاقات بابام بود گفتم الآن می‌روم این‌قدر خوشم می‌آمد گفتم بابام مرا دوباره می‌بوسد. وقتی رفتم بابام را دیدم اعدامش کردند. این‌قدر با خوشحالی می‌رفتم می‌گفتم الآن می‌روم بابایم را بر می‌گردانم٫وقتی رفتم دیدم جنازه‌اش آنجا افتاده. بابا جان همه کس من. خدایا او را به بهشت ببر.

بهمن رحیمی همراه با 25زندانی دیگر اهل سنت در زندان گوهردشت کرج، در بامداد 13مرداد توسط دژخیمان خامنه‌ای بدار آویخته شد.

۱۳۹۵ مرداد ۱۷, یکشنبه

ایران: اعدام شهرام امیری، کارشناس هسته‌یی به دستور خامنه‌ای خون آشام

اعدام شهرام امیری، کارشناس هسته‌یی به دستور خامنه‌ای
دژخیمان رژیم آخوندی شهرام امیری کارشناس هسته‌یی را در روز ۱۳مرداد ۱۳۹۵ به دستور خامنه‌ای ولی‌فقیه ورشکسته نظام پس از هفت سال زندان حلق‌آویز کردند. این جنایت که خبر آن توسط خانواده شهرام امیری منتشر شد، در حالی صورت گرفت که قضاییه آخوندی او را به اتهام «ارتباط با دول متخاصم» به ۱۰سال زندان و پنج سال تبعید محکوم کرده بود.

شهرام امیری 38ساله که از کارشناسان دانشگاه صنعتی موسوم به مالک اشتر وابسته به وزارت دفاع بود در سال۸۸ به آمریکا رفت و ظاهراً به این کشور پناهنده شد. رژیم آخوندی با گروگان گرفتن و اعمال فشار بر خانواده‌اش و با فریبکاری و وعده‌های دروغین او را در سال ۸۹ به ایران بازگرداند و برخلاف وعده‌های قبلی او را به زندان برد.

خامنه‌ای با اعدام جنایتکارانه شهرام امیری درصدد ایجاد رعب و وحشت در میان متخصصان و کارشناسان اتمی است که به‌ویژه پس از برجام به فکر ترک کشور نباشند. به‌خصوص که رژیم آخوندی در محاصره بحرانهای گسترده داخلی و بین‌المللی و با گسترش نارضایتی و مخالفت عمومی با ریزش بی‌سابقه‌یی در صفوف نیروهای خودی مواجه است.

شهرام امیری یکی از متخصصان برجسته اتمی رژیم در حالی به چوبه‌دار سپرده می‌شود که پیش از این رژیم آخوندی سازمان مجاهدین و مقاومت ایران را به دروغ به ترور متخصصان اتمی رژیم متهم می‌کرد.

مقاومت ایران با تأکید بر این‌که فاشیسم دینی حاکم بر ایران برای حفظ سلطه ننگین خود از هیچ جنایتی رویگردان نیست و به هیچ‌کس رحم نمی‌کند، بار دیگر بر ضرورت ارجاع پرونده جنایتهای این رژیم به شورای امنیت ملل‌متحد و مشروط کردن روابط با این رژیم به توقف اعدامها تأکید می‌کند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
17مرداد ۱۳۹۵ (7 اوت ۲۰۱۶)

۴۰۰میلیون دلار پول نقد به‌صورت یورو، فرانک سوئیس با یک هواپیمای باربری بی‌نشان به ایران ارسال شد

لاف زدنهاي دجالگونه خامنه اي دجال در رابطه با آمريكا
در حالی که خامنه‌ای با دجالبازی از بدعهدی آمریکا حرف می‌زند تا شکست رژیم بعد از زهر اتمی را توجیه کند، وال استریت ژورنال از رسوایی ارسال مخفیانه ۴۰۰میلیون دلار پول نقد توسط دولت اوباما برای حکومت خامنه‌ای پرده برداشت و نوشت: به گفته مقام های آمریکایی، اروپایی و خدمه‌یی که 'در جریان این جابه‌جایی محرمانه پول' قرار گرفته‌اند، این پولها اولین قسط از یک مبلغ یک میلیارد و هفتصد میلیون دلاری از سوی دولت اوباما در ازای عدم تحویل سلاح هایی بود که حکومت پهلوی سفارش داده بود. ولی آن سلاحها با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ هرگز تحویل داده نشد.

به گزارش وال استریت ژورنال، اوباما پیش از این در یکی از اظهاراتش حل و فصل این پرونده را به موضوع آزاد کردن زندانیان آمریکایی که توسط رژیم ایران دستگیر و زندانی شده بودند مربوط کرده بود، ولی او در آن زمان راجع به تحویل ۴۰۰ میلیون دلار پول نقد به رژیم ایران چیزی نگفت.

با این حال وزارت‌خارجه آمریکا روز ۱۷ ژانویه اعلام کرده بود که ایران و آمریکا پرونده‌یی قدیمی را حل و فصل کرده‌اند و آمریکا ۴۰۰ میلیون دلار از دارایی‌های ایران را که قبل از قطع رابطه دو کشور در حسابی در آمریکا برای خریداری تسلیحات نگهداری می‌شد، به همراه ۱.۳ میلیارد دلار سود آن آزاد می‌کند.

وال استریت ژورنال در گزارش خود نوشت: ۴۰۰میلیون دلار پول نقد به‌صورت یورو، فرانک سوئیس و سایر ارزها در جعبه‌های چوبی جاسازی و با یک هواپیمای باربری بی‌نشان به ایران ارسال شد. بنا‌به این گزارش این پول از بانکهای مرکزی هلند و سوئیس برداشت شده بود و علت پرداخت این مبلغ به سایر ارزها غیر از دلار این بود که بر اساس قوانین آمریکا نمی‌توان با دلار با رژیم ایران معامله کرد.

این روزنامه نوشت: محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج خامنه‌ای، اواخر ماه ژانویه پس از اجرای برجام گفته بود آزادی ١.٧ میلیارد دلار اموال بلوکه شده ایران و رفع تحریم بانک سپه در مقابل آزادی 'جاسوس آمریکایی' انجام گرفته است.

وال استریت ژورنال نوشت: قانونگذاران حزب جمهوری خواه در کنگره خواستار تحقیقاتی درباره تصمیم دولت آمریکا درباره پرداخت آن مبلغ به رژیم ایران شدند.

چهره‌های ارشد جمهوریخواه در آن معامله، نشانه‌هایی از پرداخت باج (به یک رژیم گروگانگیر) می‌دیدند و گفتند چنین معامله‌یی می‌تواند سایر کشورها و گروهها را تشویق به گروگان‌گیری شهروندان آمریکا کند.

به گزارش وال استریت ژورنال، سناتور تام کاتن از منتقدان برجام، دولت اوباما را به پراخت '۱.۷ میلیارد دلار خون‌بها به آخوندهای حاکم بر ایران در ازای آزادی گروگانهای آمریکایی' متهم کرد.

او گفت 'این گسستی در سیاست دیرینه آمریکا در خودداری از قیمت گذاشتن به روی آمریکایی‌هاست و باعث شده رژیم ایران به بازداشتهای غیرقانونی ادامه دهد.'

این روزنامه نوشت که واحد اطلاعاتی سپاه پاسداران از زمان انتقال آن ۴۰۰ میلیون دلار دو ایرانی-آمریکایی دیگر را دستگیر کرده است.

يگانه كارگر پنج ساله: مادرم مرده،پدرم مریض است و پول نداریم.

نازنين من گناه تو چيست؟ همراه پدر مجبور به كارگري هستي؟

ايران - یگانه، دختر بچه 5ساله‌ای به علت فقر مالی مجبور شده است که روزانه 8ساعت به همراه پدرش در ساختمانهای در حال ساخت در نقش یک کارگر ساختمانی فعالیت کند.
پدر یگانه می‌گوید: ”چون کسی را ندارم مجبورم دخترم را روزانه به‌سر ساختمان بیاورم که با توجه به این‌که زمان رفت و آمدم به شهر مامازن 6ساعت است به‌شدت دخترم خسته و اذیت می‌شود “.

وی می‌افزاید: ”در مامازن یک اتاق اجاره کرده که ماهانه 100هزار تومان اجاره می‌دهد“.
پدر یگانه اضافه می‌کند: ”به‌دلیل این‌که یگانه را روزها سر ساختمان می‌آورم، او نیز پا به پای من کار می‌کند و فعالیت‌های سبکی هم‌چون حمل‌ کیسه‌های مصالح ساختمانی را انجام می‌دهد“.

وی گفت: ”یگانه چند روز پیش به‌خاطر گرد و خاک ناشی از گچ و سیمان مریض شده و یک شب تمام تب کرده است“.

این دختر خردسال کارگر امیدوار است که شرکتهای ساختمانی برای استخدام پدرش به‌عنوان یک سرایدار از خانواده‌اش حمایت مالی کنند.

در متن زیر این کودک 5ساله زحمتکش به سؤالات جواب می‌دهد و اگر ‌چه فقیر است اما پدرش برای تربیت او نهایت تلاش خود را کرده است.

یگانه، چرا این‌جا کار می‌کنی؟
یگانه: پدرم مریض است و پول نداریم. من هر روز با او می‌آیم که در خانه تنها نباشم. پدرم پایش درد می‌کند هر وقت کیسه‌های سیمان را بلند می‌کند اذیت می‌شود و شب‌ها از شدت درد خوابش نمی‌برد. من زور ندارم، اما کمکش می‌کنم که کمتر اذیت شود.

خانه‌تان کجاست؟
یگانه: خیلی دور است ما در خانه‌مان یخچال و تلویزیون و تلفن نداریم.

چرا پیش مادربزرگ یا خاله‌ات نمی‌روی؟
یگانه: مادرم مرده است. تازه مادربزرگم هم مرده و خاله و عمه هم ندارم.

چه درخواستی داری؟
یگانه: پدرم نمی‌تواند کار کند، اما اگر کار نکند پول نداریم. هیچ‌ کس کمکمان نمی‌کند. پدرم می‌گوید اگر سرایدار یک ساختمان شود زندگی‌مان خوب می‌شود.

۱۳۹۵ مرداد ۱۶, شنبه

با ترانه كردي شوان، ياد 25 شقايق عاشق كردستان را گرامي بداريم

 
هزاران درود و سلام بر روح پرفتوح شهيدان راه آزادي
درود درود درود
اين كوهمردان كردستان عبارتند از: ﮐﺎﻭه ویسی، ﺑﻬﺮﻭﺯ ﺷﺎه ﻧﻈﺮﯼ ، ﻃﺎﻟﺐ ﻣﻠﮑﯽ ، ﺷﻬﺮﺍﻡ ﺍﺣﻤﺪﯼ ، ﮐﺎﻭه شریفی، ﺁﺭﺵ شریفی، وریا ﻗﺎﺩﺭﯼ ﻓﺮﺩ ، کیوان ﻣﻮﻣﻨﯽ ﻓﺮﺩ ، ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺮﻣﺎﺷﺘﯽ ، ﭘﻮﺭﺎ ﻣﺤﻤﺪﯼ ، ﺍﺣﻤﺪ نصیری، ادریس ﻧﻌﻤﺘﯽ ، ﻓﺮﺯﺍﺩ ﻫﻨﺮﺟﻮ ، سیدﺷﺎﻫﻮ ابراهیمی، ﻣﺤﻤﺪیاور رحیمی، ﺑﻬﻤﻦ رحیمی، ﻣﺨﺘﺎﺭ رحیمی، ﻣﺤﻤﺪ ﻏﺮﺒﯽ ، ﻣﺤﻤﺪﮐﯿﻮﺍﻥ ﮐﺮﻤﯽ ، ﺍﻣﺠﺪ ﺻﺎﻟﺤﯽ ، امید پیوند، ﻋﻠﯽ ﻣﺠﺎﻫﺪﯼ ، ﺣﮑﻤﺖ شریفی، ﻋﻤﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻬﯽ و امید ﻣﺤﻤﻮﺩﯼ.

۱۳۹۵ مرداد ۱۴, پنجشنبه

25 پرنده خونين بال از زندان خامنه اي خليفه ارتجاع پر كشيدند

 

ایران- کردستان- کُرد و عجم فرقی نیه دشمن ما خامنه یه ...
25تن از زندانیان سیاسی اهل سنت که روز دوشنبه ۱۱ مرداد ماه جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی سپاه پاسداران منتقل شده بودند روز سه‌شنبه ۱۲ مرداد اعدام شدند. اين دلاوران عبارتند از: ﮐﺎﻭه ویسی، ﺑﻬﺮﻭﺯ ﺷﺎه ﻧﻈﺮﯼ ، ﻃﺎﻟﺐ ﻣﻠﮑﯽ ، ﺷﻬﺮﺍﻡ ﺍﺣﻤﺪﯼ ، ﮐﺎﻭه شریفی، ﺁﺭﺵ شریفی، وریا ﻗﺎﺩﺭﯼ ﻓﺮﺩ ، کیوان ﻣﻮﻣﻨﯽ ﻓﺮﺩ ، ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺮﻣﺎﺷﺘﯽ ، ﭘﻮﺭﺎ ﻣﺤﻤﺪﯼ ، ﺍﺣﻤﺪ نصیری، ادریس ﻧﻌﻤﺘﯽ ، ﻓﺮﺯﺍﺩ ﻫﻨﺮﺟﻮ ، سیدﺷﺎﻫﻮ ابراهیمی، ﻣﺤﻤﺪیاور رحیمی، ﺑﻬﻤﻦ رحیمی، ﻣﺨﺘﺎﺭ رحیمی، ﻣﺤﻤﺪ ﻏﺮﺒﯽ ، ﻣﺤﻤﺪﮐﯿﻮﺍﻥ ﮐﺮﻤﯽ ، ﺍﻣﺠﺪ ﺻﺎﻟﺤﯽ ، امید پیوند، ﻋﻠﯽ ﻣﺠﺎﻫﺪﯼ ، ﺣﮑﻤﺖ شریفی، ﻋﻤﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻬﯽ و امید ﻣﺤﻤﻮﺩﯼ.

بله این حکومت خامنه ای خون آشام همان اصل و نصب خمینی جانی خون آشام است که هیچ روز و شبش بدون خون ریختن به پایان نمی رسید.
ای مرگ بر این رژیم ددمنش و ضددین و مذهب
درود بر هموطنان عزیزم در کردستان که خیلی دلم میخواد که بار دیگر آن سرزمین زیبا،‌ آن مهاباد که به لاله های خونین و عاشقش معروف است و با آن سدنوروز مهرش که هیچوقت نمی توانم فراموش کنم و نخواهم کرد، تجديد ديدار كنم.