۱۳۹۶ آذر ۱۷, جمعه

زنان ایرانی در عصر مشروطه (قسمت دوم)

زينب پاشا و يارانش
زنان در برابر مظفرالدین شاه
در عصر مظفرالدین شاه سه اعتراض عمومی به وقوع پیوست که هریک از دیگری شدیدتر بود و به انقلاب مرداد ۱۲۸۵خ انجامید. ناخشنودی مردم و روحانیون از تعرفه های گمرکی و جلوس مسیو نوز بلژیکی بر مسند امورگمرکات  از یک سو و انتشار عکسی از او که لباس روحانیون ایران را دربر کرده بود و عمامه بزرگی بر سر داشت از سوی دیگر منجر به نخستین اعتراض مردمی شد. معترضان از حکومت درخواست کردند که مسیو نوز بلژیکی را معزول سازد و قروضی را که از آنان گرفته بود تادیه کند، مظفرالدین شاه در شرف مسافرت به اروپا قول داد که در بازگشت نوز را معزول سازد و دیون را تادیه کند. اما این وعده ها هرگز عملی نشد. اعتراض دوم هنگامی روی داد که حاکم تهران برای پایین آوردن قیمت قند و شکر دستور داد ۲ تن از تجار عمده قند و شکر را به چوب بست. این خبر به سان صاعقه ای در سراسر بازار پیچید و منتج به تعطیلی بازار و بست نشینی معترضان در حرم عبدالعظیم شد. در این اعتراض زنان فعالانه حضور می یابند تا آنجا که دستور داده شد از بیرون آمدن زنان جلوگیری کنند و هرکه از ایشان را دیدند، دستگیر کنند و در قراولخانه نگه دارند. هنوز کشاکش بین بست نشینان و دولت به پایان نرسیده بود که نامه ای توسط عمه میرزا جهانگیر خان صوراسرافیل به دست شاه رسید. این نامه به وسیله کمیته انقلاب نوشته شده و بالای آن عکس یک دست سرخ رنگ که ششلولی در چنگ داشت کشیده شده بود و مظمونی به این شرح داشته :
ای شاه بی خبر و عیاش که تمام عمر خود را به عیش و بر باد دادن خزانه ملت می گذرانی و فکری به بدبختی و سیه روزی ملت خود نمی کنی، اگر در اسرع وقت دست ستمگرانی که دور تو جمع اند و خون ملت تو را می مکند از سر مردم کوتاه نکنی و مجلسی از منتخبین ملت برای بسط عدالت مثل سایر ممالک متمدن جهان که در سفرهایی که به فرنگستان کرده ای و به چشم دیده ای مفتوح نکنی، یقین بدان که تو را خواهیم کشت.
زنان و اندیشه خودکفایی در عصر مشروطه
سومین اعتراض در پی کوتاهی شاه در تاسیس عدالتخانه و عزل نوز و از سویی اقدام نسنجیده نظمیه برای دستگیری یک واعظ به دلیل متهم ساختن علنی حکومت بود. این ماجرا سبب مهاجرت علما و انبوهی از مردم به قم شد و همزمان تعداد زیادی از مردم در باغ سفارت انگلیس بست نشستند. همچنین هزاران زن گرد آمدند تا به تحصن کنندگان بپوندند اما مقامات بریتانیایی مداخله کردند و مانع از شرکت آن ها شدند. در این مدت زنان از بست نشینان حمایت مالی و معنوی می نمودند. سرانجام در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵خ، سه هفته پس از آغاز تحصن، مظفرالدین شاه فرمان گشایش مجلس موسسان را امضا کرد. انقلاب به پایان رسید اما مبارزه برای مشروطیت تازه آغاز شده بود. بعد از توشیح فرمان ملوکانه، زنان در دو مساله سیاسی مهم روز دخالت کردند: یکی تاسیس بانک ملی و دیگری تحریم منسوجات خارجی. غیر از تصویب قانون اساسی، یکی از نخستین اصلاحات مورد بحث در مجلس اول تاسیس بانک ملی بود. گردآوری وجوه برای بانک مورد نظر مساله ای شد که زنان حول آن متشکل شدند. به نوشته کسروی، زنان گفتگو از فروش گوشواره و گردن بند به میان می آوردند. روزی پای منبر سید جمال واعظ، زنی به پا خاسته و چنین گفت: “دولت ایران چرا از خارجه قرض می کند؟ مگر ما مرده ایم؟ من یک زن رختشوی هستم، به سهم خود یک تومان می دهم، دیگر زن ها نیز حاضرند. زنانی که در نهضت ملی فعال بودند در جنبش تحریم منسوجات واردات اروپایی نیز شرکت کردند. کودکان مدرسه رو با افتخار پارچه های وطنی به تن می کردند. در تبریز زنان اجتماعاتی برای تحریم برگزار کردند و دیگران را تشویق کردند که در صورت امکان مدتی به همان البسه قدیم که دارند قناعت کنند به این امید که کشور به زودی منسوجات خودش را تولید کند.
ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر