۱۴۰۰ تیر ۲۱, دوشنبه

سخنرانی مریم رجوی در دومین روز اجلاس جهانی ایران آزاد- قسمت اول

هموطنان عزیز دوستان گرامی

به همه شما که در دومین روز گردهمایی ایران آزاد حضور دارید بار دیگر از صمیم دل درود می فرستم.

این گردهمایی برای رساندن پیام مردم ایران به جامعه جهانی و برای یادآوری تعهد ماست.

اراده مردم ایران این است که دیکتاتوری دینی ولایت فقیه، چه با اتمی، چه بی اتمی در هر حال سرنگون شود و سرنگون خواهد شد.

پیام ما به جامعه جهانی، مخصوصا بعد از یک پایه شدن رژیم و قرار گرفتن یک سرجلاد در موضع رئیس‌جمهور، این است که به جلاد اتمی امتیاز ندهید! و به آخوندها که به لبه پرتگاه سرنگونی رسیده‌اند امداد نرسانید.

استراتژی بمب و موشک جلاد

خامنه‌ای در اثنای مذاکرات اتمی، خطوط دیگری را هم به‌طور موازی دنبال کرده است. از جمله:
انواع تلاش‌ها با انواع بهانه‌ها برای رسیدن به ‌بمب اتمی و هر چه کمتر‌کردن فاصله زمانی برای رسیدن به سلاح هسته‌یی.
‌حمله‌های پی‌در‌پی با موشک و پهپاد به‌کشورهای همسایه و کشتی‌ها، نفتکش‌ها، تأسیسات و پایگاه‌های آمریکا در منطقه و در عین حال تست واکنش و اراده طرف مقابل.
حملات موشکی و پهپادی به عین‌الاسد و سفارت آمریکا در بغداد و کنسولگری آن در اربیل به یک روش جاری تکراری این رژیم تبدیل شده است و این در حالی است که مردم ایران آب و برق و نان ندارند. بحران برق در حالی است که مردم ایران روی دریای نفت زندگی می‌کنند و به سادگی می‌توان برق مورد نیاز مردم ایران را تولید کرد.
ده‌ها میلیون نفر از این وضعیت، کلافه و خشمگین هستند و هر روز در سراسر ایران، اعتراض‌های آن‌ها را علیه این رژیم می‌بینیم که شعار می‌دهند، مرگ بر خامنه‌ای -مرگ بر دیکتاتور.

خامنه‌ای برای هزینه‌های برنامه اتمی به سفره‌ مردم تهاجم کرده و میلیون‌ها ایرانی را به‌گرسنگی کشانده است. مگر گران‌بخش بزرگی از صنعت نفت و گاز و پتروشیمی که از سه هفته پیش اعتصاب کرده‌اند، حرف‌شان چیست؟ آن‌ها دیگر آه در بساط ندارند. آن‌ها دیگر نمی‌خواهند ستم و سرکوب ادامه پیدا کند.
خامنه‌ای هزینه‌های هنگفت سپاه پاسداران و ارگان‌های امنیتی، اطلاعاتی و نیروهای نیابتی در عراق و سوریه و لبنان و یمن را از جیب مردم ایران می‌پردازد و با این غارتگری‌هاست که در
۸ سال ریاست جمهوری آخوند روحانی ارزش پول ایران در برابر دلار که شاخص قدرت خرید واقعی مردم است، نزدیک به ۸ برابر تنزل کرده است.

انتصاب رئیسی، جلاد قتل‌عام

در مورد شعبده انتخابات رژیم باید بگویم که نشاندن یک سرجلاد قتل‌عام ۶۷ بر صندلی ریاست جمهوری و تک‌پایه‌کردن رژیم، کاری تصادفی و حساب نشده نیست. این جبر خامنه‌ای بود و از دو سال پیش برای آن زمین‌سازی می‌کرد.
این یک آرایش جنگی و سرکوبگرانه در مقابل قیام‌هاست. این دست باز داشتن در برنامه‌های اتمی و موشکی است و این پر‌کردن جای قاسم سلیمانی در جنگ‌افروزی‌ در منطقه‌ و ماجراجویی‌های بین‌المللی است.
رئیسی، مطیع‌ترین و سر به‌راه‌ترین است، چون جلادترین است.
هیچ میدانی برای مانور و زاویه ‌گرفتن با خامنه‌ای در مقام پدرخوانده داعش چه شیعه، چه سنی و اصلی‌ترین حامی تروریسم در جهان امروز ندارد. یک قلم دست او به خون
۳۰هزار زندانی سیاسی در ایران در سال ۶۷ آغشته است که بیش از ۹۰ درصد آن‌ها از مجاهدین بودند. البته این غیر از هزاران اعدام قبلی و بعدی طی این ۴۰سال است.
مردم ایران شعبده انتخابات این رژیم را تحریم کردند و حالا حرفشان این است که باید آخوند رئیسی به‌جرم ارتکاب جنایت علیه بشریت حسابرسی و محاکمه شود.

افشاگری‌های اتمی مقاومت ایران

حالا سوال این است که در برابر رژیم حاکم بر ایران و استراتژی شرورانه آن مسئولیت مبرم جامعه جهانی چیست؟
آیا اصولاً جامعه جهانی مسئولیتی دارد یا می‌تواند با «باری به هر جهت» یا محکومیت‌های صوری و بیانیه‌های سیاسی بی‌محتوا و تکراری از کنار آن بگذرد؟
بگذارید یادآوری کنم که مقاومت ایران در سال
۱۳۶۹به‌ مذاکرات سری سران رژیم دست یافت که در آن رفسنجانی می‌گفت برای بقای نظام باید به ‌بمب اتمی دست پیدا کنیم. در ۲۰ مرداد ۱۳۸۱ هنگامی که مقاومت ما برای اولین بار پروژه اتمی رژیم را در نطنز و اراک افشا کرد، ما مجدداً اعلام کردیم که رفسنجانی رئیس جمهور وقت رژیم، در جلسه شورایعالی امنیت رژیم تصریح کرده است: «دستیابی به‌ سلاح اتمی مهم‌ترین تضمین برای بقای ماست و در این‌ صورت کشورهای غربی نخواهند توانست جلوی نفوذ و پیشروی انقلاب اسلامی را بگیرند».
بعد از مرگ خمینی هم، خامنه‌ای سرنوشت‌ خود و نظام‌اش را به برنامه اتمی گره زده است. همان‌طور که خمینی سرنوشت خودش را به جنگ با عراق گره زده بود.
در مقابل، مقاومت ایران از سال
۱۳۷۰ با افشاگری‌های پی‌در‌پی، برهم زدن طرح رژیم را در دستور کار خود قرار داد و در سال ۱۳۸۱ سری‌ترین و مهم‌ترین سایت‌های اتمی رژیم را در معرض آگاهی تمام جهان قرار داد.
سران رژیم بارها اقرار کرده‌اند، که این افشاگری تأثیر تعیین‌کننده در دور‌کردن رژیم از بمب داشته است. این افتخاری برای مقاومت ایران است که به یمن فداکاری‌ اعضا و هواداران‌اش در داخل ایران بیش از تمام دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی اثرگذار بوده و مانع دستیابی رژیم آخوندی به بمب اتمی شده است.

دور تسلسل فریبکاری و مماشات

در دو دهه گذشته کنش و واکنش کشورهای غرب با رژیم آخوندها در دور تسلسلی از فریبکاری و مماشات خلاصه شده است. یعنی درحالی‌که رژیم فریبکارانه برنامه اتمی‌اش را پنهان می‌کرد، جامعه جهانی در مقابل می‌خواست با امتیاز دادن و مماشات، پروژه اتمی‌ رژیم را متوقف و یا مهار کند.
بعد از افشای سایت‌های سری نطنز و اراک، دولت‌های غربی نه تنها اقدام قاطع متقابلی نکردند، بلکه مدتی بعد مذاکراتی همراه با دادن امتیازهای سیاسی و اقتصادی مهم به‌رژیم را شروع کردند. پاسخ ما هم با بمباران و خلع سلاح و یک لشکر‌کشی در فرانسه و دستگیری
۱۸۵نفر از اعضای مقاومت در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ داده شد، که دویلپن و خرازی بر سر آن در تهران، توافق کرده بودند. هم‌چنان‌که جک استرا و روحانی هم در مورد بمباران مجاهدین در عراق گفتگو و معامله کرده بودند.
در مورد مذاکرات آن زمان، بعدها‌ آخوند روحانی در کتاب خود نوشت: «در همان زمانی که در تهران با اروپایی‌ها در حال گفتگو بودیم، داشتیم تجهیزات را در اصفهان نصب می‌کردیم. و با ایجاد یک فضای آرام، ما توانستیم کار در مورد اصفهان را به اتمام برسانیم». دغلکاری این رژیم را می‌بینید؟
در عوض دولت‌های اروپا از دادن بسته‌های تشویقی گوناگون به‌رژیم خسته نمی‌شدند. و البته هر چه به‌رژیم می‌دادند، می‌گفت کم است.
برای مثال تروئیکای اروپا در رویکرد شرم‌آوری در سال
۱۳۸۳پذیرفت که به‌نام‌گذاری ظالمانه مجاهدین در لیست تروریستی ادامه دهد، تا شاید آخوند خاتمی یعنی رئیس‌جمهور به‌ اصطلاح اصلاح‌طلب بتواند جاه‌طلبی‌های اتمی ولی‌فقیه رژیم را مهار کند.
اما پاسخ خامنه‌ای به آن‌ها روی‌کار آوردن احمدی‌نژاد و شکستن لاک و مهر سایت‌های اتمی و جهش دادن به ‌برنامه بمب‌سازی در سال بعد بود.
اما به‌رغم همه این معاملات و توطئه‌ها، اما مقاومت ایران، با صدها افشاگری بساط بمب‌سازی این رژیم را برهم زده است.

در سال ۱۳۹۲ آخوندها به‌خاطر تحریم در وضعیتی بودند که به قول رفسنجانی و روحانی با بالاترین تورم در منطقه و شاید در جهان، با نرخ ۴۲درصد روبه‌رو بودند، و در این وضعیت بود که به توافق نیم‌بند اتمی تن دادند.
به‌دنبال آن، دست‌کم
۱۰۰ میلیارد دلار از پول‌های توقیف‌شده به‌ رژیم برگردانده شد. در مقابل هم آخوندها، از بازارهای اروپا و آمریکا وسیعاً برای تهیه تجهیزات اتمی استفاده کردند.
رژیم هم مثل همیشه دست باز پیدا کرد و قیمت داد و ستد با غرب را از مجاهدین گرفت و با قتل‌عام در اشرف توسط مزدوران سپاه قدس و سردژخیم قاسم سلیمانی،
۵۲قهرمان اشرفی را با دست‌های بسته اعدام کرد و ۷نفر نیز گروگان گرفته شدند که هنوز از سرنوشت آن‌ها خبری نیست.
با همه این جنایت‌ها و رذالت‌ها، مردم و مقاومت ایران اراده کرده‌اند که دیکتاتوری دینی ولایت فقیه را با اتمی یا بدون اتمی سرنگون کنند و چنین خواهد شد.

ادامه دارد

 

 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر