۱۳۹۹ دی ۳۰, سه‌شنبه

خروش کشاورز اصفهانی: ببرید ما را تیرباران کنید و شناسنامه‌هامون را نیز باطل کنید


 

کشاورزان شرق اصفهان روز دوشنبه ۲۹ دی، همراه با خانواده هایشان مقابل فرمانداری تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواهان حل مشکل آب و حقآبه خود شدند.

آنها در پلاکاردهایی که در دست داشتند نوشته شده بود:

این غم رسد به پایان ای مردم مسلمان دست مرا بگیرید شهرم شود گلستان

تالالب زاینده رود از بی کسی مرده بود از خدمت بزرگان بیمار و افسرده بود

یکی از کشاورزان معترض در این تجمع خروشید و گفت:

« اینکه نیروی انتظامی می‌گه فرماندار از جنس شماست این چه جنسی است که برای حفظ جون خودش اینهمه خدم و حشم جمع کرده، شما خودتان تا دندان مسلح، بخدا اگه برا حفظ مملکت باشه فقط برا حفظ جایگاه و حقوق خودتونه، چه جوری توقع دارین برای حقوق خودم و حقوق زن و بچه‌ام حرص نخورم؟ جوش نزنم؟ اینجا یه ساختمان دولتیه، یه ساختمان عمومیه، آقای فرماندار برای حفظ جون شخص خودشون اینقدر نیرو، دو برابر ما جمع کرده، بعد هم می‌گن از جنس ماست، چرا حق ما را دودستی می‌ده به ... حق و حقوق آباء و اجداد ما را، حق زن و بچه منو، مهریه خانم‌ام رو مهریه مادرمو، چه جوری جرئت می‌کنین می‌گین از جنس خودتونه؟... اونیکه داره مصوب صادر می‌کنه، آقای دادستان، آقای فرماندار به نیروگاه که برن پس‌آب رودخانه که حق‌‌آبه منه، حق زاینده‌روده ببرن به کشت و صنعت، چه جوری می‌گین از جنس خود شماست؟

چه جوری توقع دارین ما عصبانی نباشیم، مردم سرخورده نباشن، مردم عصبی نباشن، مردم حق شخصی‌شون داره به یغما می‌ره بدست آقای فرماندار بدست آقای دادستان، بدست آقای وزیر نیرو، بدست آقای جهانگیری، آقایون منطقی باشین، من یه کشاورز بی‌سواد عصبی‌ام از نگاه شما، ولی شما که اینقدر درجه روی شونه‌هاتونه، اینقدر برای خودتان جایگاه و ارج و قرب درست کردین، من بعنوان یک شهروند حق و حقوق ندارم؟

یکی از افسران نیروی انتظامی در پاسخ می‌گوید: نه

بقیه نفرات نیروی انتظامی هم می‌گویند: نه نه

این شهروند ادامه می‌دهد: پس ببرید ما را تیربارون کنید و شناسامه‌هامون رو نیز باطل کنید. آقایون محترم جلوی چشمتونه، تمام سازمانها، ادارات، دفاتر ائمه جمعه ما می‌ریم، بخدا از چه امکاناتی برخوردارن، نوش جونتون، ما بخیل نیستیم نوش جونتون، زمستون گرمایش، تابستون سرمایش، اینهمه مزایا اینهمه حقوق، من چیزی از دولت نمی‌خوام من حق آب اجدادیمو می‌خوام.

شعار الله اکبر جمعیت در تأیید حرفهای وی.

وی ادامه می‌دهد: من حق آب اجدادیم رو می‌خوام من ... دولت نیستم من نمی‌خوام برم زیر پوش کمیته امداد، من حقمو می‌خوام حقی که مدرکشو دارم، سندشو دارم، صدها سال مال آباء و اجدادم بوده که سینه به سینه رسیده بدست من، چرا می‌خواهید منو از حق طبیعی‌ام محرومم کنید؟ چرا زن و بچه منو می‌خواهید از حق و حقوق خودشون محروم کنید؟ چرا من کشاورز باید اینهمه برا... زحمت بکشم، شما برا خودتون اینهمه بارگاه، جلوی چشم‌تونه، اینجا محل کارتونه، وای بحال محل زندگی‌تون، نوش جونتون، بیایید توی این شرق اصفهان، توی این کپرها، توی این سایه‌بونی‌ها جونای ما چقدر ... چقدر زحمت می‌کشن؟ بخاطر اینکه آب ندارن تمام زحمتهاشون بی‌نتیجه شده.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر