قیامها: الگوی درخشانی از عملیات بزرگ سرنگونی
امروز زمین و زمان فریاد میزند که رژیم ولایت فقیه
در موقعیت سرنگونی است.
هر چند ویروس فاشیسم دینی (ولایت فقیه) و ویروس متحد
آن کرونا دست به دست هم دادهاند تا مردم و جامعه ما را مأیوس و منفعل کنند، اما
در توفان آبان به چشم دیدیم که آتش قیامها به ناگهان در ۹۰۰نقطه کشور شعلهور شد
و الگوی درخشانی از عملیات بزرگ سرنگونی خلق کرد.
این قیامها از دی ۹۶ تا آبان و دی ۹۸، در پی اصلاح
رژیم نیست؛ حرفی با آخوندها ندارد؛ چیزی از آنها نمیخواهد؛ بلکه میخواهد حکومتشان
را سرنگون کند.
نسلی که در بحبوحه قیام اینچنین میخروشید: «مرگ بر
ستمگر چه شاه باشه چه رهبر» و شعار میداد: «نه شاه میخواهیم نه رهبر، نه بد میخواهیم
نه بدتر». نسلی که «پشت به دشمن، رو به میهن» میگوید: «دشمن ما همینجاست دروغ میگن
آمریکاست».
بله این نسل کابوس شبانهروزی آخوندهاست. آنها با
نسل شورشگری رو بهرو شدهاند که در برابر آن ضربهپذیرند.
مقاومت ایران با گزارشهای دقیق و مستند عدد ۱۵۰۰شهید
را در قیام آبان، به ثبت داد. اما واقعیت بیش از اینهاست. انبوه اسناد افشا شده
توسط کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت از سازمان اورژانس کشور که فقط
اندکی از بسیار، آنهم فقط در تهران است، این را ثابت میکند.
از این قیامها، پاسداران سیاسی، مبلغان، لابیها و ریزهخواران
ولایت فقیه نیز، همه مات شدند. زیرا تمام رشتههای فریب و دروغشان پنبه شد.
میگفتند دیگر متصور نیست که مردم ایران به قیام و
انقلاب برای سرنگونی دست بزنند. میگفتند تحولی در ایران رخ نمیدهد مگر از درون
همین رژیم. و بارها این پندار آخوند ساخته را تکرار میکردند که مجاهدین پایگاهی
در میان مردم ندارند. در جستجوی مجاهدین جوان و نوجوان بودند که بهناگاه جاریشدن
سیلآسای آنها را در خیابانهای شهرهای سراسر ایران به چشم دیدند و وقتی کار به
دستگیری دانشجویان پیشرو و پیشتاز رسید، دیگر برنتابیدند.
این که آخوندها و خیل بازجوها و مستخدمانشان این طور
علیه مقاومت و مجاهدین افسار گسیختهاند، بههمین دلیل است. آنها رژیمشان را در
موقعیت سرنگونی میبینند و از این واقعیت بهخود میپیچند که قیامها و جوانان
شورشی مسیر و استراتژی مجاهدین را در پیش گرفتهاند.
یک نیروی سرنگونکننده در دل شهرهای ایران
آتشفشان آبان همه اباطیل را برباد داد. اثبات شد که
برانگیختن و سازماندادن قیامها ممکن است. اثبات شد که بهرغم همه سرکوبها و جنایتها،
مردم ما آمادگی خیرهکنندهیی برای استمرار قیامها دارند.
اثبات شد که توده مردم بهویژه زحمتکشان و مردم تهیدست
و جوانان، رودرروی رژیم ایستادهاند و اثبات شد که یک نیروی سرنگونکننده در دل
شهرهای ایران سربرداشته است. همان که وزیر کشور رژیم، آن را نیروی رزمندهیی در مقیاس
۶۰۰ هزار نفر ارزیابی کرد که در قیام آبان به گفته او مراکز رژیم را پیدرپی درهم
میکوبیدند.
از همین نیروی شورشگر است که بهرغم دستگیریهای بیوقفه،
کانون شورشی پیوسته بازسازی، جانشینسازی و تکثیر میشود.
در این دو سال، ظهور شهرهای شورشی و عملیات کانونهای
شورشی بر ضد اختناق، برای شکستن جو سرکوب و خفقان و روشن نگهداشتن موتور قیام و به
حرکت درآوردن مردم، خطر را برای رژیم ظاهر و عیان کرده است.
در تاریخ مبارزات آزادیبخش ایران، پدیده کانونها و
شهرهای شورشی و نقش کلیدی آن در استراتژی قیام، توسط مسعود رجوی پیدا و فرموله شد
و این همان رمز قیام و پیروزی است.
در دو سال گذشته کانونهای شورشی با شهادتها و دستگیریهای
بسیار، رودرروی دشمن و در برابر دوربینها و چشم مأمورانش در شهرهای مختلف در
سراسر ایران، روزانه بهطور متوسط بیش از ۲۰رشته عملیات ضداختناق و عمل تبلیغی یا
افشاگرانه انجام دادهاند. همینها که آتشزنه قیامهاست، رژیم رابه ستوه آورده
است.
سلام بر این جوانان شورشگر، سلام بر زندانیان سیاسی
مقاوم و پایدار و سلام بر این نسل مجاهدت و فدا که برای فروزان نگهداشتن شعله قیامها
و برای نجات ایران اسیر، هر روز جان و زندگی خود را نثار میکنند. اینها نشانههای
ارتش بزرگ آزادیست. از میان بیشماران سرکوبشده، نیروی نجات و آزادی در حال
برخاستن است.
خورشید در حال دمیدن است. و کاروان سرخ فام شهیدان
نغمه سر میدهد:
کنون یاران به پا خیزید!
عقاب آسا و بیپروا به سوی خصم روی آرید!
به سوی فتح و پیروزی به سوی روز بهروزی.
حرف آخر این است که آخوندها هیچ راهحلی ندارند
بعد از قیام دیماه مسعودرجوی گفت، ولی فقیه برای
جمع کردن این قیام، ناگزیر از حل تضادهایی است که اگر به آن مبادرت کند، اعم از
اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی، راهگشای سرنگونی خود اوست.
کانون درماندگی آخوندها دقیقا در همینجاست. آنها
اگر همچنان بهراه و روش فعلی خود بچسبند، اگر بهجنگافروزی، موشکپرانی، تروریسم
و ارعاب و انقباض ادامه دهند، ناگزیر با سر به زمین خواهند خورد.
اما اگر به کمترین عقبنشینی تن بدهند، اگر تغییر
رفتار بدهند و از سرکوب و تروریسم و جنگافروزی دست بردارند، آن وقت به دست خود،
موجودیت حکومت ولایت فقیه را نفی میکنند.
بههمین دلیل، امروز خامنهای شعار «دولت جوان و حزباللهی»
میدهد و مجلس انقباضی و قضائیه جلادان را تنها گریزگاه رژیم، در گرداب بحرانهای
سرنگونی و تنها راه حفظ نظام میبیند.
کمتر از دو هفته پیش، در جلسه علنی روز ۱۵تیر، در
مجلس رژیم، صحبت از استیضاح و حتی محاکمه روحانی بهخاطر خیانت بود. آنها ترس و
وحشت بیپایانشان از به کار افتادن سیستم ماشه در پروژه هستهیی را بر سر ظریف تخلیه
میکردند. آخوندها و پاسدارانشان برای خاتمه تحریم تسلیحاتی طبق برجام، در ۲۷ مهر
امسال، حساب حیاتی باز کرده بودند. بههمین خاطر کشیدهشدن ماشه، توسط جامعه بینالمللی،
تیر خلاص دستاوردهای بادآورده رژیم در برجام و سیاست مماشات محسوب میشود. ماشه
قبل از هر چیز بادکنک ماندگاری رژیم را میترکاند و سرنگونی رژیم را جلو میاندازد.
بنابراین صحبت از خیانت و استیضاح روحانی و ظریف، یک
فرار به جلو بسیار ترسان و هراسان است.
ما میگوییم بگذارید ولایت فقیه هرچه میخواهد باندهای
درونی خود را ببلعد و دور بیندازد.
حرف آخر این است که آخوندها هیچ راهحلی ندارند. و
تمامیت رژیم آنها محکوم به فنا و سرنگونیست.
استراتژی کلان تلفات انسانی کرونا برای سدبستن در
برابر قیام و سرنگونی
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر