۱۳۹۹ تیر ۲۳, دوشنبه

مریم ۱۶ ساله را نیش ولی فقیه کشت، نه نیش عقرب

مریم ۱۶ ساله را نیش ولی فقیه کشت، نه نیش عقرب


دختری ۱۶ ساله بنام مریم صادقی در یک روستای دور افتاده در بخش بشاگرد با نیش عقرب و بطور خاص بدلیل نبود امکانات اورژانس و آمبولانس جان خود را از دست داد.
به گزارش کانون حقوق بشری به نه زندان – نه به اعدام، شنبه ۲۰ تیرماه ۹۹ به نقل از رکنا، مریم صادقی روز دوشنبه ۱۶تیرماه بدلیل عقرب زدگی و نبود امکانات از جمله آمبولانس در یک روستای دورافتاده جانش را از دست داد. این درحالیست که برادر او علی هم حدود پنج‌سال قبل به همین دلیل مرده است.
مریم صادقی دختر ۱۶ ساله اهل روستای کوه حیدر از بشاگرد، در شهرستان سردشت در ساعت ۲ بامداد یکشنبه ۱۵تیرماه، دچار عقرب گزیدگی میشود، بدلیل نبود آمبولانس و امکانات اورژانس ساعت ۶ صبح برادرش از راننده یک پراید که مسافرکشی می‌کرده خواهش میکند که مریم را به بیمارستان برساند؛ مسیری بین ۴۵ تا ۵۰ کیلومتر جاده خاکی که فقط ۵ کیلومتر آخر ان آسفالت است.
بعد از اقدامات اولیه و رسیدگی های پزشکی و بدلیل نبود امکانات و آمبولانس و برای از دست ندادن راننده مسافرکش، آنها به روستا برمیگردند، متاسفانه بعد از برگشت به روستا حال مریم بد می‌شود، آنها ازبیمارستان سردشت تقاضای آمبولانس میکنند ولی هیچ آمبولانسی موجود نبوده است.
سپس از سندرک تقاضای کمک می‌کنند. از سندرک تا کوه حیدر حدود صد کیلومتر راه است. وقتی بیمار به بیمارستان میناب ‌می‌رسد، ادرارش کاملا خونین بوده و این به معنای از بین رفتن کلیه‌ها، از دست دادن خون و تمام‌شدن وقت طلایی بیمار بوده است. مریم به بخش مراقبت‌‌های ویژه منتقل می‌شود و پزشکان سعی در احیای او می‌کنند، اما او می‌میرد. تا مشخص‌شدن نتیجه آزمایش کرونا مریم به سردخانه منتقل‌می‌شود و بالاخره ‌حدود ساعت۹ شب هفدهم تیر جواب آزمایش که منفی بود، داده می‌شود و جسد امکان تحویل پیدا می‌کند.
سوال اینجاست؛
چطور است که برای زائران اربعین، رییس کمیته بهداشت و درمان اربعین از استقرار ۱۱۰۰ دستگاه آمبولانس و چندین بالگرد برای ارائه خدمات درمانی و اورژانسی به زائران خبرمیدهد؟ (ایسنا۱۵مهر۹۸)
برای سرکوب و کشتار، صدها دستگاه آمبولانس و انواع خودروهای اورژانس سر ضرب و بدون فوت وقت حاضر می‌شود؟
اما برای نجات جان یک دختر ۱۶ ساله هیچ آمبولانس و هیچ امکاناتی در کار نیست؟
چطور است که پول سازندگی در خیابانهای لبنان و بیروت توسط حکومت ایران تامین میشود؛ سفیر ایران در لبنان چند جاده را در لبنان افتتاح کرد. ایران به غیر از ارسال اسلحه و بازسازی جاده‌ها و ده‌ها پروژه‌ی دیگر از برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت جوانان لبنانی از جمله ساخت زمین فوتبال و پارک هم غافل نبوده است. (دویچه‌وله ۱۱-۴-۲۰۱۵) اما روستاهای ایران حتی راه آسفالت شده ندارند؟ و برای رساندن بیمار اورژانس با یک پراید ۵۰ کیلومتر راه خاکی باید طی شود؟
چطور است که ساخت و تجهیز یک بیـمارستان مجهز و پیشرفته در جمهوری اوگاندا با ۵.۱ میلیون دلار هزینه زیر ساخت و ۵.۸ میلیارد تومان هزینه تجهیزات آن توسط «جمهوری اسلامی»انجام میشود اما روستایی در همین ایران هست که نه تنها یک کلینیک ندارد، حتی جاده ای هم برای انتقال بیمار در کار نیست و آمبولانسی هم وجود ندارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر