۱۳۹۸ آبان ۲۶, یکشنبه

آرتیست یه بار اول صحنه وارد می شه یه بار هم آخر صحنه

درگیری شدید در #اتوبان_پاسداران #تبریز

مادرم خیلی دل پری از آخوندها داشت و همه اش نفرین و لعنت می فرستاد. مادربزرگم خدا بیامرزتش اولین بار که عکس خمینی را دید گفت این از سروصورتش خشم و کین می باره خدا میداند که با ملت چیکار میخواد بکنه.
اواخر سال ۵۹ بود در بازار تبریز بودم.مادرم با فروشنده ای را وارد صحبت و یا درددل شد و پرسید آقا تراخدا این آخوندها را کی میخواهید از مملکت بیرون کنید اول هم شما (تبریز) شروع کردید.
فروشنده با لهجه غلیط تبریزی و جوانمردانه برگشت گفت:
خانم میدونی آرتیست صحنه یه بار اول صحنه وارد می شه یه بار هم آخر صحنه، تبریز اولشو اومد آخر صحنه وارد خواهد شد.
قریب به چهل سال گذشت و چشم به آرتیست صحنه بودم که وارد شود. که الان وارد شد چه وارد شدنی،
 شورشی، بیباک، ستارخانی، واقعا دست مریزاد. من خیلی وقت بود که منتظر این خروش و شورشتون بودم. درود برشما تبریزیها و تمام آذریها، درود بر تمام اقوام بلوچ و فارس و کرد و آذری و ... درود خداوخلق برشما.
درود بر شهدای به خون خفته که با خون خودشان نشان دادند که آخوندهای دین فروش رفتنی هستند ولی با قیمت کلان.
ایران ما گلستان خواهد شد به دست جوانان غیور وطن. درود درود درود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر