۱۳۹۸ مهر ۱۶, سه‌شنبه

۱۱ میلیون فراموش شده ...

زنان روستایی فراموش شده در نظام زن ستیز آخوندی

اگرچه در نظام زن ستیز آخوندی ظلم و ستم و نابرابری به اوج خود رسیده ولی اگر بخواهیم زنان شهری را با روستایی مقایسه کنیم وضعیت زنان روستایی به غایت بغرنج تر از سایر زنان میهن در زنجیرمان است. میهنی که استانداردهای پایه هرکشوری را ندارد آخر استبداد دینی حاکم است و خطرناکتر از هر استبداد و دیکتاتوری و به همین دلیل در قانون اساسی خود نوشته اش هم زنان از هیچ حقی بهره مند نیستند که در رابطه با زنان روستایی این بی قانونی و بی حقی ضریب می خورد.
خشونت علیه زنان روستایی امری عادی و بخشی از زندگی روزمره آنهاست. چرا که مردان روستا زنان را مایملک خود میدانند و به خود اجازه میدهند هرکاری که میخواهند با زن بکنند کتک بزنند زندانی کنند و چند زن بگیرند و از خانه بیرون کنند و ... در جاهایی مثل کردستان و یا سایر استانها نیز بیشتر از مردان کار میکنند ولی از حداقلهای زندگی مثل بهداشت و اقتصاد بهره مند نیستند و اساسا در حداقل معادلات اجتماعی محسوب نمی شوند.
دستان پینه بسته زنان نان آور در روستاها

زنان نان‌آور روستاها نیز از هیچ تلاشی برای کسب لقمه نانی دریع نمیکنند. در روستای زنان میهنم ایران که بر روی نفت و گاز نشسته با استخراج و فروش نمک، معیشت خانواده را تامین می‌کنند. روستای «سرآقاسید» در نزدیکی استان چهارمحال و بختیاری واقع شده و از آنجاییکه در مجاورت روستا چشمه آب شوری وجود دارد زنان روستایی با انتقال آب چشمه نمک به «کَرت» یا همان حوضچه پس از تبخیر آب، نمک باقی‌مانده را استخراج و به روستا منتقل می‌کنند. نمک پس از آسیاب با غلتک سنگی برای فروش و مصرف آماده می‌شود
.

آمارها حاکی از آن است که زنان روستایی شمال ایران در ۶۰ درصد زراعت برنج، ۸۰ درصد زراعت چای، ۹۰ درصد تولید سبزی و صیفی ، ۵۰ درصد زراعت پنبه و دانه‌های روغنی، ۳۰ درصد در امور برداشت از باغ‌ها و ۹۰ درصد در پرورش کرم ابریشم مشارکت دارند. از سوی دیگر، نرخ بیکاری زنان۲۴-۲۰ساله ایرانی در مناطق روستایی از مناطق شهری پایین‌تر است. این آمار نشان می‌دهد که زنان روستایی در ایران مشارکت بیشتری در اقتصاد دارند.
زنان میهنم ایران در شالیزارها

زنان روستایی ایرانی درصد مشارکت‌شان در اقتصاد بیش از مردان است، اما سهم مالکیت‌شان در زمین از مردان کم‌تر است. هر چند مطابق قانون مدنی ایران، زن و مرد باید حقوق یکسانی در خصوص مالکیت زمین، دام و فرصت‌های شغلی داشته باشند اما وضعیت مالکیت زنان به طور کامل در مزارع کشاورزی، دام‌پروری و باغ‌داری روشن نیست. به ویژه در روستاها، مالکیت زنان هنوز ناشناخته است. (رادیوزمانه ۲۲مهر۹۶)

در میهن در زنجیرمان نزدیک ۱۱میلیون زن و دختر در جامعه‌ روستایی و عشایری زندگی می‌کنند که طبق آمار موجود حدود شش میلیون نفر از زنان روستایی به طور مستقیم در کاشت، داشت و برداشت محصول‌های‏ کشاورزی حضور فعال دارند. علاوه بر این، دختران روستا از کودکی به فعالیت کشاورزی و دام‌پروری مشغول می‏‌شوند. این زنان نه تنها در خانواده بلکه در خانواده بزرگ یعنی جامعه نیز جایگاهی ندارند. 
دختران دامدار روستایی در آرزوی تحصیل

یکی از معضلات زنان روستایی ازدواج است. به ازدواج درآوردن دختران جوان با مردان مسن، ازدواج محتوم دخترعمو و پسرعمو در برخی نقاط،به ازدواج درآوردن تحمیلی دختران ( خونبس ) در بعضی مناطق برای پایان دهی به دعواهای طایفه ای که مردان به راه می اندازند با قربانی کردن دختران جوان نزاع های کور و بی هدف را پایان می دهند، از جمله عواملی است که به خودسوزی آنها منجر میشود.
کودک همسری در روستاهای ایران
عروس خونبس
هنگام اختلاف در خانواده که عمدتا زنها کتک خور هستند، خانواده ها میانجیگری می کنند و یا از ریش سفید محل کمک می گیرند ولی آنها به دفاع از مرد پرداخته و زن را وادار به سکوت و تسلیم در مقابل خواسته ها و خشونتهای مرد میکنند و می گویند با لباس سفید خانه شوهر آمده ای و با لباس سفید هم از اینجا خواهی رفت. در یک کلام بسوز و بساز تا روزی که عمرت به سر آید و در مواردی نیز روح سرکش و عاصی آنها تحمل چنین زندگی را ندارند و دست به خودسوزی و خودکشی میزنند..
قاسمی جامعه شناس ایلامی در خصوص دلایل خودسوزی زنان ایلامی میگوید: ما جامعه ای ایل تبار هستیم. در اینجا روابط براساس پیوندهای خونی و قبیله ای است.زنان ایلامی احساس بی قدرتی می کنند، ما شاهد دو دهه خودکشی در ایلام بوده ایم و هیچ گونه پیشگیری هم نکرده ایم و آنچه که من دریافته ام، احساس تنهایی و بی قدرتی زنان در خانواده و جامعه از جمله دلایل خودسوزی آنها است.(تهران نیوز ۱۶مهر۹۸)
ابعاد فاجعه را نه می توان در چند پاراگراف گنجاند و نه در چند خط خلاصه کرد.
راستی این درد و رنج و شکنج زنان میهنمان را چه باید نامید؟

۱۱ میلیون زن فراموش شده، یا نه ۱۱ میلیون زن بدون حق و حقوق، نه نه همان بهتر که بگوییم ۱۱میلیون زن فراموش شده در سوخته زار تبعیض و ستم آخوندی در نظام ولایت و جهل و جنایت.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر