۱۳۹۶ بهمن ۱۹, پنجشنبه

خميني كي بود؟ قسمت سوم-خمینی و ملاقاتهایش با شاه


خمینی و ملاقاتهایش با شاه:
خمینی دو‌بار با شاه ملاقات کرد که هم احمد خمینی، هم موسوی‌اردبیلی و هم صادق خلخالی آن را تأیید کرده‌اند. هیچ‌یک از این سه نفر، نه به‌زمان انجام ملاقاتهای خمینی با شاه و نه به‌ موضوع آن اشاره نکرده‌اند. اما اگر این ملاقاتها یک‌ مضمون ننگین ضدملی و ضدمصدقی نداشت و اگر چیز آبرومندانه‌یی در آنها می‌بود، قطعاً به‌سکوت برگزار نمی‌کردند و بسا داد سخن می‌دادند.
 
خمینی و رابطه‌اش با کاشانی:نشانه مهم همسویی خمینی با دربار شاه در‌ برابر مصدق، اتحاد عمل او با آخوند‌ کاشانی است.‌آخوندکاشانی که یک چند از مصدق حمایت می‌کرد و در قضایای ملی شدن صنعت نفت با او همراه بود، پس از قیام سی تیر به رو‌در‌رویی با مصدق پرداخت. پدر طالقانی نیز، در اینباره می‌گوید: «… عوامل استعمار و استبداد داخلی و جاسوسان شروع به‌ تفحص کردند و نقطه‌ضعفها را یافتند… آمدند سراغ مرحوم آیت‌الله کاشانی. این‌بار از راه نفسانیات. که این نهضت از آن توست و او را از مصدق جدا کردند. جاسوسان مورد اشاره پدر‌طالقانی، عناصری از قبیل مظفر بقایی، شمس قنات‌آبادی و میراشرافی بودند که همگی سوابق رسوایی داشتند. کاشانی قبل‌ از کودتا تا توانست برای خوش‌خدمتی به‌ دربار شاه، علیه دولت مصدق کارشکنی کرد، سرلشگر زاهدی را نیز در مجلس پناه داد و پس از کودتا آشکارا از رژیم شاه حمایت کرد و تا مدتی هم‌چنان ریاست مجلس رژیم شاه را به‌عهده داشتکاشانی پس از رویارویی با مصدق، کارش به‌رسوایی و انزوا کشید، در این زمان تنها کسی که از قم به عیادت کاشانی می‌رفت، خمینی بود و بعد از مرگ او دو روز در مسجد اعظم قم مجلس ختم و عزاداری برگزار کرد.
تألیفات خمینی:
خمینی در دوره طولانی تحصیل و تدریس خود، علاوه بر توضیح‌المسائل، بحثها و کتابهایی تألیف کرده که معروفترین این کتابها، عبارتند از کشف‌الاسرار، تحریرالوسیله و‌ جزوه‌یی موسوم به حکومت اسلامی. کشف‌الاسرار ردیه‌یی است که خمینی علیه کتاب «اسرار هزارساله» به‌قلم شخصی به‌نام علی‌اکبر حکمی‌زاده نوشته و در آن بخشی از دیدگاههای خود را شرح داده است. خمینی، این کتاب را در سال1322هجری شمسی منتشر کرد. و این زمانی بود که رژیم شاه در بحبوحه اشغال ایران توسط قوای متفقین در حداکثر ضعف بود. بنابراین انتشار این کتاب چندان خطری برای خمینی تولید نمی‌کرد. با این حال خمینی باز جانب احتیاط را از کف نداد و تا مدتها مانع از آن می‌شد که نامش به‌عنوان مؤلف کتاب روی جلد آن نوشته شود.
تحریرالوسیله، در اصل حاشیه‌یی بر رساله‌یی به نام «وسیلة‌النجاة » نوشته سید ابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید معروف آن زمان است. وی این کتاب را هنگامی که به ترکیه تبعید شده بود، تدوین کرد و سپس در نجف منتشر ساخت. در این کتاب مانند دیگر رساله‌ها، مسائلی از قبیل طهارت و نجاست تا مسائل قضاوت و… مورد بحث قرار گرفته است.

خمینی و تبلور ایدئولوژی ضدبشری‌اش در کتاب تحریر الوسیله
خمینی در کتاب تحریرالوسیلهاحکام دست و پا بریدن (ترجمه تحریرالوسیله، جلد چهارم، قصاص، مسأله‌7) کندن پوست و گوشت سر (همان‌جا، مسأله 16)، سوراخ کردن یا بریدن گوش (همان‌جا، مسأله 18)، چشم‌درآوردن (همان‌جا، مسأله21)، بریدن لب و زبان (همان‌جا، مسأله 30و 31) و… بسیاری احکام موحش غیرقابل بیان را صادر می‌کند.
حکومت اسلامی‌بخشی از مجموعه درسهای خمینی در نجف است که در سال1348تدوین شده و در آن طرح خمینی برای حکومت ارائه شده که همان نظریه ولایت‌فقیه را در بر می‌گیرد و در آن آمده است:
آخوندها «از طرف امام (ع) به مقام حکومت و قضاوت منصوبند و این منصب همیشه برای آنها محفوظ می‌باشد». همچنین با شقاوت تمام، درباره مجازاتهای ضدانسانی تحت عنوان «اجرایحدود» «شلاق زدن» و «نفی بلد» و «حبس ابد» و «رجم» داد سخن می‌دهد و می‌نویسد: «اسلام برای این امور آمده است».
خمینی و مماشات در برابر شکل‌گیری دیکتاتوری محمدرضا پهلوی
خمینی سالها با سکوت نسبت به کودتای استعماری علیه حکومت ملی دکتر مصدق ضمن تأیید ضمنی و سپس علنی این کودتا همسویی خود را با مرتجعان همسو با محافل استعماری نشان داد.
کارنامه خمینی در دوران مصدق:
نتیجه مبازرات مردم ایران صرفنظر از افت و خیزهای آن، سرانجام جنبشی از نیروهای ملی و مردمی پدید آورد که تحت رهبری مصدق بزرگ به ملی کردن نفت نائل آمد و پیروزی بزرگی نصیب مردم ایران ساخت. در قدم بعد مصدق خود زمام امور دولت را در دست گرفت و برای اولین بار پس از انقلاب مشروطه، دولتی واقعاً ملی و برآمده از مبارزات مردم ایران بر سر کارآمد.

خمینی نه با جنبش ملی شدن نفت موافق بود، نه با دولت مصدق
خمینی وقتی که دولت ملی با کودتای استعماری ۲۸ مرداد سقوط کرد، به‌نحو رضایتمندانه و تأییدآمیزی هیچ موضع مخالفی نگرفت. کما‌ این‌که در قبال اعدامها و سرکوبهای پس از کودتا که طی آن شاه ساواک را تأسیس کرد و بساط شکنجه و تیرباران را گسترش داد، خمینی به‌سکوت خود ادامه داد
ادامه دارد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر