روزنامه منعکسکننده اصلی بیانیهها و اخبار مجاهدين و ساير گروهها در زمان شاه |
حقیقت حی و حاضر!
امروزه دروغ گفتن به مردم کار سختی شده، چرا که یک ابر اینترنتی با
مجموعه بیکرانی از اسناد و مدارک، دورتا دور کره زمین را فراگرفته و با یک جستجوی
چند ثانیهیی میتوان به راست و دروغ هر مطلبی پی برد یا حداقل، حد درست و غلط هر
ادعایی را با دقتی قابل قبول، تشخیص داد.
برای اینکه سر از سابقه انقلاب 57 در آوریم ناگزیر باید سرمان را از زیر چتر سیاه حکومتی و بمباران تبلیغاتی آخوندها در آوریم و نگاهی کنیم به رسانهها و ارگانهای تبلیغی احزاب، گروهها و دیگر شخصیتهای فعال در همان سالهای 50 تا 57.
برای اینکه سر از سابقه انقلاب 57 در آوریم ناگزیر باید سرمان را از زیر چتر سیاه حکومتی و بمباران تبلیغاتی آخوندها در آوریم و نگاهی کنیم به رسانهها و ارگانهای تبلیغی احزاب، گروهها و دیگر شخصیتهای فعال در همان سالهای 50 تا 57.
منابع تبلیغی اپوزیسیون در سالهای اولیه 50 تا سقوط سلطنت در سال 57، محدود بود به
چند نشریه و فرستنده رادیویی موج کوتاه، با شبی یک برنامه 15دقیقهیی تا یک ساعته
که
اساساً مروج دیدگاههای اپوزیسیون مسلح و یا حامی نیروهای مبارزه مسلحانه
بودند.
مهمترین آنها عبارت بودند از: رادیو صدای انقلابیون ایران که بعداً با رادیو میهنپرستان جایگزین شد، رادیو پیک و صدای ملی و رادیو سروش. به جز رادیو میهنپرستان (بهعنوان مهمترین بلندگوی مبارزه مسلحانه و دیگر هواداران مبارزه مسلحانه در آن سالها)، بقیه فرستندهها برد چندانی در محافل مبارز آن روزگار نداشتند. لازم به یادآوری است که هیچیک از این فرستندهها هرگز و در هیچ مقطعی از تاریخ فعالیتشان، کلمهیی در ترویج، معرفی یا حتی نقد مقولهیی به اسم حکومت اسلامی یا ”ولایت فقیه“ پخش نکردهاند.
مهمترین آنها عبارت بودند از: رادیو صدای انقلابیون ایران که بعداً با رادیو میهنپرستان جایگزین شد، رادیو پیک و صدای ملی و رادیو سروش. به جز رادیو میهنپرستان (بهعنوان مهمترین بلندگوی مبارزه مسلحانه و دیگر هواداران مبارزه مسلحانه در آن سالها)، بقیه فرستندهها برد چندانی در محافل مبارز آن روزگار نداشتند. لازم به یادآوری است که هیچیک از این فرستندهها هرگز و در هیچ مقطعی از تاریخ فعالیتشان، کلمهیی در ترویج، معرفی یا حتی نقد مقولهیی به اسم حکومت اسلامی یا ”ولایت فقیه“ پخش نکردهاند.
در کنار این فرستندهها، تعدادی نشریه خارج کشوری هم بود که کار همان رادیوها را
در پهنه مطبوعاتی انجام میدادند.
نشریه باختر امروز که در حقیقت منعکسکننده اصلی بیانیهها و اخبار مجاهدین و
چریکهای فدایی و اخبار جبهه ملی و نهضت آزادی و خمینی بود.
نشریه پیام مجاهد که ارگان خارج کشوری نهضت آزادی تلقی میشد، عمدتاً اخبار مبارزات مجاهدین خلق و خبرهای مربوط به برخی نیروهای مذهبی از جمله نهضت آزادی و خمینی را منتشر میکرد.
نشریه ”حقیقت“ ارگان کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی در اروپا و آمریکا که منعکسکننده اخبار مبارزات داخل کشور بهویژه اخبار عملیات مجاهدین و چریکها همچنین خبرهای ملاء دانشجویان مبارز خارج کشور بود.
در کنار این رسانهها، تعدادی هفتهنامه و گاهنامه کمونیستی هم بود که طبعاً هیچ ربطی به تبلیغات مذهبی و نیروهای مذهبی نداشتند و کار خودشان را میکردند و خط خودشان را پیش میبردند.
انجمنهای اسلامی دانشجویان خارج کشور هم گرچه برای خود امکاناتی داشتند، اما همین انجمنها هم حداقل تا مقطع پیروزی انقلاب، همه اعتبار خود را در حمایت از مجاهدین خلق و پس از ضربه خائنانه اپورتونیستها به سازمان مجاهدین در سال 54، در حمایت از مجاهدین باقی مانده بر آرمانهای اولیه سازمان، به دست میآوردند اما نشریاتشان در مجموع کم تیراژ و با برد اجتماعی بسیار محدود بود و همینها هم هرگز حتی تا شب پیروزی انقلاب 57 هیچ اسمی از ”ولایت فقیه “ نبرده بودند.
هم اینک نیز بسیاری از مطالب مهمترین آن رسانهها، یعنی دو نشریه باختر امروز و پیام مجاهد در دسترس عموم قرار دارد و جوانان هم میهن میتوانند به آنها مراجعه کرده تا سابقه انقلاب ایران را خاصه در سالهای 50 تا 57 دریابند و به چشم خویش ببینند که مهمترین ارگانهای تبلیغی اپوزیسیون ایران در آن سالها که حتی مطالب و اعلامیههای همین خمینی را هم با کمال احترام و با سلام و صلوات چاپ میکردند، هیچ مطلبی در باب ”ولایت فقیه ”و مزخرفات الحاقی آن و ”حکومت اسلامی خمینی“ بازتاب ندادهاند چرا که چیزی به این اسم و با این محتوا، هرگز جرأت مطرح شدن در عرصه سیاسی ایران و اپوزیسیون پیدا نکرده که کسی بخواهد بازتابش دهد!
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر