پس امروز، پرسش این نیست که آیا حکومت ولایت فقیه در شرایط سرنگونی هست یا خیر؟ پرسش این است که از چه راههایی میتوان زودتر به این هدف رسید. پاسخ ما، برپایی هزار اشرف است. یعنی هزار کانون نبرد علیه استبداد مذهبی.
برای دستیابی بهیک جمهوری آزاد و برابر، نه وقوع معجزهیی متصور است و نه شانس و تصادفی بهسود ما در کار خواهد بود. تمام دارایی ما، ملت ایران است و فرزندان پیشتازش و این البته بزرگترین قدرت جهان است. پس همه چیز را باید از دستها و ارادههای خودمان انتظار داشته باشیم. برای همین است که باید هزار اشرف بسازیم.
هزار اشرف، یعنی توانهای سرکوب شده را احیا کردن، بیشماران پراکنده را گردآوردن، و ذهنها و قلبها را از این امید واقعی بارور کردن که بهزیر کشیدن دیو ممکن است. و میتوان و باید.
هزار اشرف این است که با نیروی اراده مردممان و مقاومت سازمانیافته آنها سرنگونی را خلق کنیم. پس، با وام گرفتن از سروده برتولت برشت باید بگوییم:
ای آن که در تبعیدی مقاومت کن ـ ای آن که در زندانی مقاومت کن ـ ای زنی که در خانه نشستهای، مقاومت کن ـ ای آن که بیخانمانی، ای آن که از سرما میلرزی و ای آن که گرسنگی میکشی، مقاومت کن، تو باید رهبری را بهدست بگیری.
بله، هزار اشرف هم نقشهمسیر آزادی است، هم نیروی خیزش عمومی و هم آن پتک گرانی که بر سر ولایت فقیه فرود میآید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر