هر روز اخبار مربوط به تعطیل شدن کارخانهها و بیکار شدن کارگران به گوش
میرسد. طوری که سایت حکومتی انتخاب در روز یکشنبه 23خرداد زیر عنوان
”تعطیلی، شتری که پای کارخانههای ایرانی میخوابد “ به رکود اقتصادی و
تعطیلی کارخانهها بهدلیل بیکفایتی کارگزاران رژیم اعتراف کرد و نوشت:
«کارخانه ارج، نه نخستین کارخانهای است که بهخاطر عدم رسیدگی به موقع به
آن محکوم به تعطیلی شده و نه آخرین کارخانه خواهد بود ». این سایت حکومتی
در بخش دیگری از این مقاله اضافه کرده که: ”این در حالی است که بیکاری
هنوز هم پاشنه آشیل برنامه دولت است… و ممکن است که در آینده تعطیلی سرنوشت
محتوم تمام کارخانههایی باشه که این روزها به جای ١٠٠ درصد تنها با ٢٠ یا
نهایتاً ٤٠ درصد ظرفیت فعالیت میکنند “.
با این حساب بیکاری سرنوشت محتوم تمام کارگرانی است که همین حالا در این کارخانهها مشغول بهکار هستند. در چنین شرایطی که هر روز و هر ساعت بر شمار بیکاران افزوده میشود، کارگزاران رژیم جلسه برگزار میکنند تا در مورد اشتغال بحث کنند. مهرههای باندها در یکی از این جلسهها تحت عنوان «اشتغال و رونق اقتصادی» نکات قابل توجهی گفتند، از جمله طاهر نژاد، عضو شورای مرکزی دار و دستهای به نام «کارگزاران سازندگی» از باند رفسنجانی گفته: 6 میلیون بیکار تحصیلکرده دانشگاهی, بمبی بزرگ و تهدیدی بزرگ برای کشور است و اضافه کرده که اشتغال با تو بمیری, من بمیرم, ایجاد نمیشود.
داریوش قنبری عضو شورای مرکزی باندی با نام دجالانه «مردمسالاری» هم اشتغال را یکی از بحرانهای جدی کشور عنوان کرده و گفته: هنوز برنامه جامعی برای حل معضل بیکاری در کشور وجود ندارد و اضافه کرده که شعار گرهگشای اشتغال نیست.
به همه اینها باید صحبتهای مصطفی کواکبیان دبیرکل همین باند را اضافه کرد که گفته مسئولان باید عجله کنند باید برای رونق اقتصادی تلاش بشود، اگر برای مردم کاری نشود سیلی خواهیم خورد.
آری، ترس و وحشت از لشکر میلیونی بیکاران سراپای نظام را فراگرفته، طوری که این کارگزاران نظام اعتراف میکنند که این پتانسیل عظیم مثل بمبی بزرگ نظامشان را تهدید میکند و اذعان میکنند که اگر برای مردم کاری نشود سیلی خواهند خورد. جالب اینجاست که با وجود اشراف به تمام این تهدیدها باز هم اعتراف میکنند که نظامشان هیچ برنامه جامعی برای حل معضل بیکاری ندارد.
واقعیت این است که هر لحظه زمان انفجار «بمب بزرگ» ارتش بیکاران و فارغالتحصیلان بیکار نزدیک و نزدیکتر میشود. ارتشی که هر روز کارگران بیکار شده و فارغالتحصیلان جویای کار بیشتری عضوش میشوند. حالا تیکتاک های پایانی این بمب ساعتی بلندتر و واضحتر به گوش میرسد.
با این حساب بیکاری سرنوشت محتوم تمام کارگرانی است که همین حالا در این کارخانهها مشغول بهکار هستند. در چنین شرایطی که هر روز و هر ساعت بر شمار بیکاران افزوده میشود، کارگزاران رژیم جلسه برگزار میکنند تا در مورد اشتغال بحث کنند. مهرههای باندها در یکی از این جلسهها تحت عنوان «اشتغال و رونق اقتصادی» نکات قابل توجهی گفتند، از جمله طاهر نژاد، عضو شورای مرکزی دار و دستهای به نام «کارگزاران سازندگی» از باند رفسنجانی گفته: 6 میلیون بیکار تحصیلکرده دانشگاهی, بمبی بزرگ و تهدیدی بزرگ برای کشور است و اضافه کرده که اشتغال با تو بمیری, من بمیرم, ایجاد نمیشود.
داریوش قنبری عضو شورای مرکزی باندی با نام دجالانه «مردمسالاری» هم اشتغال را یکی از بحرانهای جدی کشور عنوان کرده و گفته: هنوز برنامه جامعی برای حل معضل بیکاری در کشور وجود ندارد و اضافه کرده که شعار گرهگشای اشتغال نیست.
به همه اینها باید صحبتهای مصطفی کواکبیان دبیرکل همین باند را اضافه کرد که گفته مسئولان باید عجله کنند باید برای رونق اقتصادی تلاش بشود، اگر برای مردم کاری نشود سیلی خواهیم خورد.
آری، ترس و وحشت از لشکر میلیونی بیکاران سراپای نظام را فراگرفته، طوری که این کارگزاران نظام اعتراف میکنند که این پتانسیل عظیم مثل بمبی بزرگ نظامشان را تهدید میکند و اذعان میکنند که اگر برای مردم کاری نشود سیلی خواهند خورد. جالب اینجاست که با وجود اشراف به تمام این تهدیدها باز هم اعتراف میکنند که نظامشان هیچ برنامه جامعی برای حل معضل بیکاری ندارد.
واقعیت این است که هر لحظه زمان انفجار «بمب بزرگ» ارتش بیکاران و فارغالتحصیلان بیکار نزدیک و نزدیکتر میشود. ارتشی که هر روز کارگران بیکار شده و فارغالتحصیلان جویای کار بیشتری عضوش میشوند. حالا تیکتاک های پایانی این بمب ساعتی بلندتر و واضحتر به گوش میرسد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر