۱۳۹۴ اردیبهشت ۸, سه‌شنبه

ایران – وضعیت کودکان در ایران کودکان محروم و مظلوم اینجا چیکار می کنند؟

صحنه های دردناکی بود. شب از خیابانی عبور می کرد چشمم افتاد به دو پسر بچه که یکی درس می خواند و دیگری کفش مردم را واکس می زد. جا خوردم این کودکان محروم و مظلوم این وقت روز اینجا چکار می کنند.
نزدیک شده و به آرامی پرسیدم مگر تو خانه نداری مگر تو درس و مشق نداری که اینجا هستی؟ خوب نیست. اینجا خطرناک است. انگار منتظر کسی بود که این سوال را از او بکند. با بغضی کودکانه که دل هر کسی را به درد می آورد گفت راستش را بخواهید خانه ما حلبی است. پدرم نیز کارگر است ولی پایش شکسته است. ما(اشاره به برادرش کوچکش)  از آن به بعد نه تنها پولی برای خورد و خوراک نداریم بلکه بایستی پول دوا درمون پدرمان را نیز تامین کنیم از طرف دیگه مدرسه هم باید برویم. برای همین من با داداش کوچیکم اینجا هستیم که شاید بتوانیم حداقل مخارج را در بیاوریم. ‍پرسیدم مگر پدرت بیمه نیست؟ گفت بیمه که هیچ، همین کاری هم می کرد حقوق چند ماه گذشته را نیز به او نداده بودند. که اینجا بود که بعضم ترکید و گفتم مرگ بر خامنه ای خون آشام که ساعتها و روزهای این کودکان محروم را نمی گذرد و کارگران زحمتکش و رنجبر میهنمان را در بدترین وضعیت ممکن قرار داده اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر