۱۳۹۶ آذر ۸, چهارشنبه

ايران- قاسم آباد زاهدان و یک نگاه کوچک

قاسم آباد نمای زندگی ۲۰میلیون هموطن

وقتی دیکتاتوری وحشتناکی مثل ولایت فقیه حاکم است، آن‌قدر مصیبت بر سر مردم می‌بارد و آن‌قدر همواره بحرانهای بزرگی به وجود می‌آورد که مانع می‌شود که از بحرانهای دائمی، از رنجهای دائمی و خاموش، که از دستاوردهای ننگین این حاکمیت است و سالهاست باعث رنج و عذاب مردم ایران است سخنی به میان بیاید. فقر و محرومیت بخش عظیمی از مردم به‌خصوص در حاشیه‌ی شهرها یکی از این رنجهای دائمی است که جمعیتی حدود 15تا بیست میلیون را در بر می‌گیرد. عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، در ۵مهر ۱۳۹۵: گفت حدود ۱۱میلیون حاشیه‌نشین داریم که در حدود ۷۷هزار هکتار شامل ۲هزار و ۸۰۰محله ساکن هستند. البته از این عدد بیشتر هم گفته‌اند و تا 19میلیون هم گفته‌اند و با توجه به این‌که همیشه آمارها در این حاکمیت کمتر از واقعیت بیان می‌شود حتماً که این رنج گستره‌ی بیشتری دارد. از این مقوله بگذارید تنها به یک گوشه‌ی کوچک سر بزنیم؛ قاسم آباد زاهدان و یک نگاه کوچک!

اگر از بلوار جام جم زاهدان به سمت میدان کشاورز و از آنجا به سمت میدان کارگر طی کنیم اولین محله‌ای که سمت راستمان می‌بینیم را قاسم آباد می‌گویند، وقتی وارد این محله می‌شویم، چیزی جز کوچه‌های خاکی، نقاطی پر از زباله‌های خانگی، نبود بهداشت در محل، نبود شبکه آبرسانی بهداشتی و هزاران مشکل دیگر دیده نمی‌شود.
مدرسه‌ای هم که در آنجا احداث شده فاقد آب آشامیدنی و لوله‌کشی است که بچه‌ها باید از تانکرهای سیار آب آشامیدنی خود را تأمین کنند.
در گزارش یکی از هموطنان از این منطقه می‌خوانیم: «یکی از اهالی می‌گوید: اینجا محلی نا آشنا برای مقامات حکومتی نیست اما آنها نمی‌خواهند مشکلات مردم این منطقه را ببینند.
جمالزهی ادامه می‌دهد: این منطقه یکی از مناطق حاشیه‌ای شهر زاهدان است که هم‌چنان فاقد آب آشامیدنی بوده.
یک پیرزن نیز از دور با قدم‌های کوتاه و با صدای نالان می‌گوید: بیماری تنفسی و پوستی به‌دلیل وجود زباله‌ها و خاکی بودن منطقه نصیب بیشتر مردم منطقه شده است، بسیاری از مردم به‌دلیل نداشتن پول و بیمه نتوانسته‌اند به دکتر بروند.
بلوچزهی می‌افزاید: ما عمرمان دیگر کفاف دیدن منطقه‌یی آباد و مناسب را نمی‌کند.»

حدود 30تا 40درصد جمعیت شهری زاهدان در نقاط حاشیه‌ای شهر زندگی و بخش زیادی از جمعیت آن در فقر و بیکاری مطلق به‌سر می‌برند و از حداقل امکانات برخوردارند. قاسم آباد تنها محله حاشیه نشین نیست. کافیست گذری به خیابانهای سعدی، آزادی شمالی، مجدیه، و کشاورز شهرستان زاهدان داشته باشیم تا فقر را از نزدیک در دستان پینه بسته، چهره دودگرفته و لباسهای پاره کودکان حاشیه شهر مشاهده کنیم.

به گزارش رسانه حکومتی راه دانا مورخ 6خرداد 94 حسینعلی شهریاری نماینده‌ی زاهدان در مجلس شورای ضداسلامی گفته است: زاهدان به‌لحاظ حاشیه‌نشینی دومین شهر کشور است. ۲۲درصد گستره‌ی این استان را حاشیه‌نشینی تشکیل می‌دهد که عمده‌ی آن در شهرهای زاهدان، چابهار و زابل استقرار یافته است. اما او اعتراف می‌کند که در حاکمیت آخوندی «اقدام خاصی برای جلوگیری از گسترش حاشیه‌نشینی در شهر زاهدان انجام نمی‌شود.» 

به گزارش تلکس ندای زاهدان: یکی دیگر از اهالی منطقه قاسم آباد می‌گوید: یک خیابان و یا حتی کوچه‌ای با نام و نشان و آسفالت و جدول گذاری در این منطقه یافت نمی‌شود.
وی به مشکل نبود آب سالم و بهداشتی اشاره کرد و گفت: به شرکت آب و فاضلاب مراجعه کردیم اما مسئولان مربوطه اذعان داشتند باید شهرداری حریم خیابانها و کوچه‌ها را مشخص کند تا لوله‌گذاری را انجام دهیم، نداشتن آب سالم و بهداشتی مردم را مجبور کرده تا به حوض انبارهایی که بدون رعایت بهداشت ساخته می‌شوند روی آورند که آب شور را برای نظافت به‌وسیله تراکتورهای سیار در آنها ذخیره می‌کنند و آب شیرین را هم هر 20لیتری 250تومان می‌خرند.
مهم‌ترین ویژگی اجتماعی حاشیه‌نشینان شهر زاهدان جوانی خانوارها است، با این حال سطح سواد والدین این خانوارها بسیار پایین است.
فقر فرهنگی و مشکلات مالی و مقایسه زندگی دیگر شهرنشینان که از امکانات امروزی برخوردارند، موجب ایجاد نارضایتی عمیق در بین مردم حاشیه‌نشین می‌شود به همین دلیل ناهنجاریهای اجتماعی در این مناطق سریعاً رشد می‌کند.

بنا‌ به گفته کارشناسان یکی از علل پیدایش و گسترش حاشیه‌نشینی مهاجرت‌های بی‌رویه روستاییان به‌علت فقر شدید و بیکاری ونبود امکانات به شهرها است
سال هاست که این تراژدی غم‌انگیز و غم‌انگیزتر در حال گسترش است، فریادها و التماسهای اهالی حاشیه راه به جایی نمی‌برد، انگار مردمان حاشیه باید با داشتن صبر ایوب به همان محله‌های فقیر نشین و نبود حداقل امکانات عادت کنند.

و البته در حکومت آخوندی که میلیاردها پول‌های بادآ‌ورده نفت در دست چپاولگران حکومتی و صرف صدور تروریسم و کشتار مردم ایران و دزدی و غارت ثروتهای ملی است بیشتر از این انتظار نمی‌رود و فقط این مشکلات تنها و تنها با سرنگونی آخوندهای غارتگر و جانی است که قابل حل می‌باشد.

۱۳۹۶ آبان ۲۴, چهارشنبه

عشق مادري در زير خروارها آوار زلزله چون نگيني درخشيد.


ايران- سرپل ذهاب- قصرشيرين-زلزله
 يك مرد هموطن: وقتی جسد همسرم را کنار زدیم آرین ۳ ماهه زیر او بود. در حقیقت همسرم در لحظات آخر برای نجات جان پسرمان او را در آغوش گرفته و مانع مرگش شده بود.

۱۳۹۶ آبان ۲۳, سه‌شنبه

اشتباه نكنيد اينجا سوريه نيست، اينجا وطمنان ايران است.


ايران- اينجا كرمانشاه است


زلزله دیشب علاوه بر شدت بی‌سابقه ان یعنی ۷.۳ریشتر دارای مدت زمان یا duration. بالایی بوده است که از فاکتور شدت مهمتر است. بیش از سه ثانیه و به قولی دیگر بیش از پنج ثانیه زلزله پایدار بوده است! منازلی که در کشور ساخته می‌شوند هیچ‌کدام فاکتورهای مقاومت در برابر زلزله را ندارند. دیشب بیشترین خسارات و لرزش در منازلی از نوع منازل 'مسکن مهر! ' گزارش شده است چرا که در ساخت این دست از منازل از روش بساز و بنداز استفاده شده است! تنها فاکتوری که رژیم در بین مردم جا انداخته این است: منزل شما با استفاده از بتن مسلح یا شناژ ساخته شده نگران نباشید؟! در حالی که تنشهای پیآمد زلزله بسیار پیچیده هستند و دهها الزام فنی و مهندسی لازم است تا یک ساختمان را در برابر زلزله مقاوم سازد؟! از جمله دزدیهای مرسوم در ساخت و ساز در کشور می‌توان به طراحی غلط، کم بودن نسبت سیمان به ماسه، فاصله زیاد بین دو ستون کنار هم، دهنه بزرگتر از استاندارد تیرهای حمال سقف، نا مرغوب بودن مصالح ساختمانی مختلف و... اشاره کرد.

زمین‌لرزه اصلی که سالها آرامش و زندگی را از همه مردم سلب کرده است زلزلةی به نام ولایت است و تنها راه مقابله با آن ساختار است نه سکوت و سادگی و انتظار. راه‌کار اصلی دوباره بنای ویران شده میهن بر اساس نفی استبداد دینی ولایت و ایجاد حاکمیت مردمی‌ است.

ايران - تصویری دردناک از یک مادر در زلزله کرمانشاه

تصويري دردناك از يك مادر زلزله زده در كرمانشاه

صبح دو‌شنبه ۲۱آبان‌ماه ۹۶ عکس بسیار گویاست مادری که کودک خردسالش را در زلزله 
.کرمانشاه از دست داده است؛ برایش عزاداری می‌کند.

در ایران آخوند زده پول مردم به جای ایمن سازی خانه‌های مردم برای نجات این کودکان و داغدار نشدن مادران و پدران و یتیم نشدن کودکان که فردا به کودکان کار در چهارراه‌های شهرها افزوده شود؛ در کشوری که به گفته اغلب کارشناسان حوادث طبیعی؛ روی خط زلزله قرار دارد به وسیله قاسم سلیمانی جنایتکار برای دیکتاتور سوریه و تروریست‌های حزب‌الشیطان لبنان و حوثی‌ها در یمن و تروریست‌های سپاه قدس در عراق یا به جیب القاعده که در ایران مشغول به آماده‌سازی عملیات تروریستی در افغانستان و پاکستان و عربستان و فیلیپین و کشورهای عربی و آفریقایی هستند ریخته می‌شود تا کودکان در آن کشورها به نوع دیگری قتل‌عام شوند و در مقابل این جنایتهاولی‌فقیه ارتجاع بتواند چند صباحی با بحران سازی بیشتر به عمر ننگین حکومت خود بیافزاید. چه بسیار خانه‌ها که در این زلزله اخیر فروریخت که صاحبانش به‌خاطر فقر مطلقی که رژیم آخوندی به آنها تحمیل کرده‌ است؛ نتوانستند به ایمن سازی خانه‌هایشان اقدام کنند. از دیگر سو همین رژیم ویران کن و ایرانی‌کش هزاران هزار میلیارد تومان از مردم اخاذی کرد که تحت پوش پروژه جنایتکارانه‌ای به نام «مسکن مهر» به مردم خانه بدهد اما همین زلزله معلوم کرد که این ساختمانهای چندین طبقه که رژیم آخوندی ساخته است چیزی جز قوطی‌های مقوایی نیست که با کوچکترین تکان و زلزله فرو ریخته و صدها نفر از هموطنان را به کام مرگ می‌کشد. اگر این رژیم کوچکترین بویی از انسانیت یا ملی‌گرایی برده بود به جای گسیل گله‌ها پاسدار و بسیجی به مقبره کوروش برای جلوگیری از تجمع ایرانیان از همان شب این نیروها را برای نجات جان مردم به شهرهای زلزله‌زده گسیل می‌داشت. اما تا این رژیم هست ویرانی در این مملکت ادامه خواهد یافت و هیچ برون رفتی هم برای آن متصور نیست مگر با سرنگونی تام و تمام این رژیم قرون‌وسطایی و آدمکش در ایران.

یکبار دیگر به آن عکس نگاه کنید و بگویید چرا آن مادر باید داغدار فرزندش باشد؟؟ ؟.