۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

نکوداشت روز جهانی کارگر، ملوث به ابتذال فرهنگ ولایت‌فقیه

ايران- روز جهاني كارگر
در همه‌جای دنیا روز جهانی کارگر توسط ارگانهای مستقل کارگری و جوامع مختلف سیاسی و فرهنگی در همبستگی با کارگران و برای ایفای حقوق آنان برگزار می‌شود. در دو سال اول بعد از انقلاب بهمن 57 هم این روز توسط سازمانها، احزاب و گروه‌های مستقل از حکومت برگزار می‌گردید. از آن پس، نفس برگزاری مراسم و آیینهای روز جهانی کارگر، مرادف با چالشهای سیاسی، امنیتی و اجتماعی برای حاکمیت ولایت‌فقیه بوده و می‌باشد. از این‌رو آنچه نشانی از بزرگداشت این واقعه و سنت تاریخی در ایران کنونی ندارد، روز جهانی کارگر می‌باشد. آمران و عاملان حکومتی هستند که باید و نباید و باشد و نباشد این روز را تعیین می‌کنند. نخست برای آن‌که اهمیت اول ما مه (یازده اردیبهشت) را از تیزی و شاخص استحقاق حق کارگران می‌اندازند، بعد به‌جای آن، هفته‌ی کارگر راه می‌اندازند. دوم هر گونه برنامه و مراسم مستقل را از پیش لغو و منتفی می‌کنند؛ به‌جایش همه‌چیز را به جانب محراب و بیت ولایت‌فقیه و شاخ و برگ‌های نظرکردة ولایت و حکومت سوق می‌دهند. نتیجه این‌که همه‌چیزِ «روز جهانی کارگر» را تحت کنترل و هدایت حکومت می‌گذارند تا به آن جنبه‌ و جلوة آیینی اسلامی ـ حکومتی بدهند و هم‌چون بسیاری مفاهیم و ارزش‌ها، این یکی را هم ملوث به ابتذال ایدئولوژی و فرهنگ آخوندی می‌کنند.
خبرگزاری ایلنا در 7اردیبهشت 96 از قول مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی رژیم، برنامه‌ی هفته‌ی کارگر را این‌طور اعلام می‌کند: «اولین روز هفته کارگر - 5 اردیبهشت - که به نام «اسلام ناب محمدی، ایمان و امید» نام‌گذاری شده، برنامه دیدار مدیر کل و نمایندگان تشکل‌های کارگری و کارفرمایی با نماینده ولایت فقیه در استان انجام خواهد شد.
6 اردیبهشت که با عنوان «کارگران، ولایت، اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال» نامگذاری شده، دیدار مدیرکل و کارگران منتخب و نمایندگان بسیج کارگری و تشکل‌های کارگری و کارفرمایی با رهبر معظم انقلاب خواهد بود.
روز پنجشنبه 7 اردیبهشت که با عنوان «کارگران، تأمین اجتماعی، ایمنی و بهداشت کار» نامگذاری شده، دیدار مدیرکل و رؤسای ادارات تابعه با خانواده‌های جانبازان و شهدای کارگری... صورت خواهد پذیرفت.
برنامه‌های چهارمین روز هفته کارگر که با عنوان «کارگران، مهارت، معنویت و نشاط اجتماعی» نامگذاری شده، همایش پیاده‌روی خانواده کار و تلاش شهرستان محلات و حضور یک‌پارچه جامعه کار و تولید در نماز عبادی و سیاسی جمعه و برگزاری نمایشگاه از خدمات دستگاههای تابعه وزارت متبوع در محل نماز جمعه اراک انجام خواهد شد.
عنوان پنجمین روز از هفته کارگر، «کارگران، تعالی خانواده و زنان کارگر، مسئولیت اجتماعی» است که دیدار از کارگر نمونه زن سرپرست خانوار استان و برگزاری گردهمایی شورای اسلامی کار استان... در دستور کار خواهد بود.
ششمین روز هفتة کارگر با عنوان «کارگران، بسیج کارگری، ایثار و مقاومت» نام‌گذاری شده که عمده‌ترین برنامه این روز، برگزاری همایش روز قشر بسیج کارگری در فرهنگ‌سرای شهر همراه با نمایشگاه ابتکارات کارگران بسیجی با حضور مسئولان جامعه کار و تلاش است.
مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان مرکزی با اشاره به یازدهم اردیبهشت روز جهانی کار و کارگر تأکید کرد: در این روز، دیدار کارگران منتخب با رئیس‌جمهور انجام می‌شود».

تفاوت شگفت‌انگیز حداقل حقوق کارگران ایران با سایر کشورها
در پایان این نوشته، به کارنامة می‌رسیم که گویای وجوه تمام‌عیار نظامی است که همة هم و غم و اراده‌ی خود را صرف و خرج سرکوب، زندان، اعدام، صدور ارتجاع، چپاول و تطاول سرمایه‌های ملی و انسانی کشور ما نموده و ادامه می‌دهد. این کارنامه، بدون هیچ شرحی، با اعداد و ارقامی شگفت‌انگیز، تفاوت سطح زندگی و حقوق شهروند ایرانی را با نمونه‌های مشابه در برخی کشورهای جهان نشان می‌دهد. نشان می‌دهد که چطور وقتی در جامعةی مسائل بنیادین «آزادی و حقوق‌بشر» در محاق‌اند و از سوی حاکمیت توتالیتر مذهبی به هیچ انگاشته می‌شوند، ساختار مدنی و اجتماعی و اقتصادی از هم می‌پاشد و سال به سال سیر قهقرایی طی می‌کند.
سایت باشگاه خبرنگاران جوان در 7اردیبهشت 96 می‌نویسد: «در حالی که حداقل حقوق در کشور ما حدود ۱.۵ دلار در ساعت است، این رقم در سایر کشورها حتی به 10 دلار می‌رسد... جدول کشورهایی که بیشترین حقوق را به کارگران خود پرداخت می‌کنند، به شرح ذیل است» :


در نمونه‌یی دیگر، جداولی را شاهدیم که سایت آرین در 6اردیبهشت 96 بر روی اینترنت گذاشته است. در این جداول، شهروند تحت حاکمیت آخوندها، هم در دستمزد سالانه و هم در افزایش حقوق نسبت به سال قبل، در رتبه‌ی آخر واقع است. این جدول‌ها فقط عدد و رقم اقتصادی نیستند، بلکه بیش از آن، معنای سیاسی و اجتماعی دارند که بازتاب کارنامة کمیت و کیفیت رابطه‌ی دولتها با مردم می‌باشد و نیز درصد پیشرفت و توجه به حقوق‌بشر در جوامع گوناگون را نشان می‌دهند.

توجه داشته باشیم که درآمد و سرمایه‌ی ملی ایران بسا بیشتر از هر یک از کشورهای نامبرده در جدول فوق می‌باشد. این هم معنای سیاسی و اجتماعی و سطح حقوق‌بشر را در ایران تحت حاکمیت نظام توتالیتر مذهبی نشان می‌دهد.

بلوغ یک تاریخچه در یک «نـه» آن روی صحن خانه‌ی ولایت‌فقیه که تا بامش را در ید انحصاری خود و نظرکردگان حکومتش گذاشته، اعتراض و عصیان و مبارزات کارگران ایران بوده است. این اعتراض هر سال نسبت به سال قبل بیشتر و کیفی‌تر شده و ادامه دارد. در دهه‌ی گذشته، به‌طور میانگین هفته‌یی نبوده که کارگران در تهران و دیگر شهرهای ایران علیه تضییع حقوقشان توسط آمران و عاملان حکومتی، فریاد نکشیده و مشت بر دیوار قلعه‌ی حکومت چپاول و جنایت نکوبیده باشند. معضل لاینحل و کلاف سردرگم بیکاری و فقر و تعطیلی کارگاهها و کارخانه‌جات، بدل به جنگ گرگ‌های حکومتی و کاندیداهای انتخاباتشان شده است. رنج و شکنج و استثمار انباشته‌ شده‌ی تمام طبقات و صنوف گوناگون جامعة ایران، با ایستادگی و مبارزاتشان، دارد به بلوغ سیاسی و اجتماعی‌اش می‌رسد. این بلوغ و آثارش به دامن و دایره‌ی نظام ولایت‌فقیه کشیده است و دهان آمران و عاملان چپاول و جنایت 38ساله را ناگزیر به اعتراف کرده است.

اکنون از منظر «روز جهانی کارگر»، یک تاریخچه از رنج و مرارت و استثمار و سرکوب خلقی با چنین سطحی از زندگی که حاکمیت ولایت‌فقیه بر او تحمیل کرده است را برابر نمایش انتخاباتیِ پیش رو بگذاریم. تمام این تاریخچه و صدارت سلطان فقیهی چون خمینی تا کاندیداهای آزمون شده‌ی این صدارت 38ساله، همراه با اعداد و ارقام و واقعیت زندگی کنونی مردم ایران، با دردی مشترک، هم‌نوا و یک‌صدا و متحد ندایمان می‌دهند که پاسخ شایسته‌ی ایران به این انتخابات نمایشی، «نـه» قاطع به مثلث «ولایت فقیه ـ شیاد ـ جلاد» می‌باشد. همة مناسبت‌های سالانة کشور ما، سرنوشتی یک‌سان یافته‌اند و دیگر تفاوتی میانشان نیست. روز جهانی زن، همان روز جهانی کارگر و همان روز جهانی «نه» به اعدام است. همة این روزها را به تحریم قاطع نمایش و سیرک ضدآزادی آخوندها، بالغ و متبلور کنیم...

۱۳۹۶ اردیبهشت ۲, شنبه

ايران- اخبار سركوب- روحانی کیست؟ + فيلم


فراخوان دهنده به اعدامهای دهه 60 ( توطئه‌گرها را در نماز جمعه اعدام کنید) 
عضو شورای عالی دفاع در سالهای 1361 تا 1367
رئیس کمیسیون اجرایی شورای عالی دفاع رژیم در سالهای 1365 تا 1367
معاونت فرماندهی جنگ در سالهای 1362 تا 1364
ریاست ستاد قرارگاه مرکزی موسوم به خاتم‌الانبیاء 1364 تا 1366
معاون جانشین فرماندهی کل قوا 1367 تا 1368
روحانی نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی 1368 تا 1392
مشاور امنیت ملی در دوره رفسنجانی 1368 تا 1376
مشاور امنیت ملی در دوره آخوند خاتمی 1379 تا 1384
ریاست کمیسیون سیاسی امنیتی دفاعی مجمع تشخیص مصلحت 1370 تا 1396
رئیس‌جمهور رژیم در سالهای 1392 تا 1396

نقش روحانی در جنگ ایران و عراقآمار کشته‌های جنگ ایران و عراق، یک میلیون کشته و دو میلیون معلول و مجروح (450هزار دانش‌آموز روی مین فرستاده شدند).
1000میلیارد دلار خسارت مادی (بیش از 3برابردرآمد نفتی ایران در طول قرن بیستم) 

دستاوردهای شورای عالی امنیت ملی:ترور عبدالرحمان قاسملو 13ژوئیه 1989، 
ترور کاظم رجوی 4آوریل 1990، 
ترور عبدالرحمان برومند 18آوریل 1991
ترور شاپور بختیار 6 اوت 1991
ترور فریدون فرخزاد 8 اوت 1992
ترورصادق شرفکندی در میکونوس 17سپتامبر 1992
بمبگذاری آمیا در بوئنوس‌آیرس 18 ژوئیه 1994
ترور رضا مظلومان 27 مه 1996
بمبگذاری برجهای خبر عربستان 25ژوئن 1996

صادر‌کننده فرمان سرکوب قیام کوی دانشگاه تهران تیر 1378
روحانی: هر گونه حرکت این عناصر فرصت‌طلب هر کجا که باشه با شدت و قاطعیت اینها سرکوب خواهند شد، خوشبختانه اکثر این عناصر درظرف دیروز و دیشب دستگیر شدند) 

آمار اعدامها در دوره ریاست روحانی: به‌طور متوسط روزانه 2 اعدام
سال 2013: 814نفر
سال 2014: 753نفر
سال 2015: 966نفر
سال 2016: 567نفر
سال 2017: ...

۱۳۹۶ فروردین ۲۷, یکشنبه

اولين پايتخت ايران كجا بود؟



تخت جمشيد اولين پايتخت ايران كه به آتش كشيده شد



تخت جمشید پایتخت اول ایران ۴۶۵ پیش از میلاد
در این سال نوروز در پرسپولیس (تخت جمشید) برگزار شد ، جایی که ساختن شهر ، کاخ شاه و تالارهای پذیرایی آن ۵۱ سال طول کشید. اما در چنین روزی طی مراسمی رسماً اعلام شد که تخت جمشید پایتخت اول ایران خواهد بود. در آن زمان ایران دارای سه پایتخت بود. طرح ساختن تخت جمشید که از نظر وسعت و هنر معماری و فن مهندسی مهمترین عمارت پیش از میلاد بشمار می رود از داریوش بزرگ است. ساختمان تخت جمشید توسط اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد.
بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوه‌اش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به گسترش آن افزودند. بسیاری از آگاهی‌های موجود که در مورد پیشینه هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگ‌نبشته‌ها و فلزنوشته‌هایی است که در این کاخ‌ها و بر روی دیواره‌ها و لوحه‌ها آن حکاکی شده‌است. برآورد شده است که دشت تخت جمشید که شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دورهٔ هخامنشیان ۴۳٬۶۰۰ نفر جمعیت داشته‌است.
باور تاریخ‌دانان بر این است که اسکندر مقدونی یونانی  به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید و بخش عظیمی از کتاب‌ها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با این کار نابود نمود. بااین‌حال ویرانه‌های این مکان هنوز هم برپا است و باستان‌شناسان از ویرانه‌های آن نشانه‌های آتش و هجوم را بر آن تأیید می‌کنند.
پادشاهان ساسانی نیز کتیبه‌هایی در تخت جمشید بر جای گذاشته‌اند. پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم می‌شمردند و آن را هزار ستون و یا چهل منار می‌گفتند.
جدا از سازندگان تخت جمشید که داریوش، خشایارشا و اردشیر یکم بودند، اردشیر سوم نیز تعمیراتی در تخت جمشید انجام داد. آرامگاه‌های اردشیر دوم و سوم در کوهپایهٔ شرقی تخت جمشید کنده شده‌است.

۱۳۹۶ فروردین ۱۵, سه‌شنبه

گوشه‌هایی از فعالیت‌های وزارت اطلاعات و سفارت رژیم آخوندی در آلمان


برخی از اعضای شبکه گشتاپو آخوندی در آلمان را علی قشقاوی، راستگو، سبحانی، مهدی خوشحال، ادهم طیبی، امیر موثقی، عباس صادقی نژاد، علی جهانی، علیرضا میرعسگری، ادوارد ترمادویان، مهرداد ساغرچی، بتول سلطانی، زهرا معینی کربکندی، حمیرا محمدنژاد، مهدی سجودی، عبدالکریم ابراهیمی و چند تا گماشتة حقیر دیگر تشکیل می‌دهند.

قسمتی از گزارش سالانه‌ٔ ادارهٔ حراست از قانون اساسی آلمان
ادارة حراست از قانون اساسی آلمان گزارش سالانة خود را در ۲۶۰ صفحه و با مقدمة یی به قلم توماس دمزیر وزیر کشور آلمان، در ژوئیه ۲۰۱۵ منتشر کرد.
بخشی از گزارش سالانة ادارة حراست از قانون اساسی آلمان، که منتشرشده، گوشه‌هایی از فعالیت‌های وزارت اطلاعات و سفارت رژیم آخوندی در سال ۲۰۱۴ را نیز در برمی‌گیرد. این گزارش که توسط وزارت کشور آلمان تنظیم‌شده، تصریح می‌کند که جاسوسی و مبارزه با اپوزیسیون ایران مهم‌ترین کار دستگاه اطلاعاتی رژیم آخوندی است و به‌ویژه مجاهدین و شورای ملی مقاومت و هواداران مقاومت ایران را هدف اقدامات جاسوسی و اطلاعاتی خود قرار می‌دهد.
شبکه وزارت اطلاعات در آلمان متشکل از چه کسانی است؟ اگرچه گزارش حراست آلمان اسامی را اعلام نکرده ولی این شبکه سال‌هاست که برای پلیس و ارگان‌های اطلاعاتی آلمان، کما اینکه برای مقاومت ایران کاملاً شناخته‌شده است.
گزارش سالانه اداره حراست از قانونی اساسی آلمان زیر عنوان، «سرویس‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران»، می نویسد:
«جاسوسی و مبارزه با جنبش‌های اپوزیسیون در ایران و خارج از ایران، همچنان یکی از نقاط اصلی تمرکز کار دستگاه اطلاعاتی رژیم ایران را تشکیل می‌دهد. به همین خاطر این سیستم‌های اطلاعاتی در کشورهای غربی، اطلاعاتی در زمینة سیاسی، اقتصادی و علوم را کسب می‌کنند. عامل اصلی فعالیت‌ها علیه آلمان، همچنان وزارت اطلاعات و امنیت (رژیم ایران) است. تمرکز آن به‌طور خاص بر سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران است. در کنار آن فعالیت‌های اطلاعاتی و شناسایی علیه سیستم‌ها و تجهیزات آلمان در داخل و خارج از کشور را به عهده دارد. منافع ادامه‌دار اهداف آلمان، قبل از هر چیز در محدودة سیاست خارجی و امنیتی، قرار دارد».
این گزارش زیر عنوان «روش کار»، می‌افزاید:
«کنترل فعالیت‌های اطلاعاتی برای کسب اطلاعات، در اولین قدم، به‌وسیله مقر اصلی وزارت اطلاعات و امنیت در تهران، صورت می‌گیرد. برای محقق کردن آن، وزارت اطلاعات، به‌خصوص از سفرهای خانوادگی و یا کاری افرادی به ایران که از اهداف این وزارت هستند، استفاده می‌کند. چراکه در آنجا امکان کمتری دارند که خودشان را از دست وزارت اطلاعات بیرون بکشند، این‌یک پیش‌فرض ایده آل برای شرایط و کارهای سیستم‌های اطلاعاتی است».
در گزارش اداره حراست آلمان آمده است که: «هم‌زمان، مقر مرکزی و قانونی وزارت اطلاعات و امنیت سفارت (رژیم) ایران در برلین، هستش و فعالیت‌ها و کارهای مهمی در رابطه با فعالیت‌های اطلاعاتی انجام می‌دهد. ازجمله وظایف سفارت حمایت و پیشبرد عملیات اطلاعاتی که وزارت اطلاعات از تهران میده؛ نمایندگی‌های کنسولی (رژیم) ایران در آلمان، وظیفه‌دارند این دستورات رو اجرا کنند».
دستگاه‌های اطلاعاتی (رژیم) ایران، از ابزار اصلی سردمداران (رژیم) برای تضمین هژمونی آن‌هاست؛ بر این اساس، مقاومت ایران در کانون توجه وزارت اطلاعات و امنیت قرار داره. ببینیم وزارت اطلاعات از چه کسانی در این رابطه استفاده می‌کند.
برخی از اعضای شبکه گشتاپو آخوندی در آلمان را علی قشقاوی، راستگو، سبحانی، مهدی خوشحال، ادهم طیبی، امیر موثقی، عباس صادقی نژاد، علی جهانی، علیرضا میرعسگری، ادوارد ترمادویان، مهرداد ساغرچی، بتول سلطانی، زهرا معینی کربکندی، حمیرا محمدنژاد، مهدی سجودی، عبدالکریم ابراهیمی و چند تا گماشتة حقیر دیگر تشکیل می‌دهند.
زم است ابتدا به فعالیت‌های شبکه مأموران و مزدوران وزارت اطلاعات در آلمان در طی سال ۹۴ نگاهی داشته باشیم. سالی که سال توطئه‌ها و تقلاهای جنون‌آمیز وزارت اطلاعات در برابر پیشرفت‌های مجاهدین و شورای ملی مقاومت و درعین‌حال، سال شکست و رسوایی کامل دستگاه جاسوسی و توطئه‌چینی آخوندها بود.
وظایف شبکه وزارت اطلاعات در آلمان جدا از مأموریت‌های این شبکه در کل اروپا نیست و همه آن‌ها در کادر جنگ کثیف روانی آخوندها علیه، سازمان مجاهدین خلق و مقاومت ایران است.
برخی از فعالیت‌های شبکه وزارت اطلاعات در آلمان را می‌توان به‌این‌ترتیب برشمرد:
۱٫ درج مطلب در سایت‌های پوششی وزارت اطلاعات
۲٫ برگزاری نمایش‌های خیابانی مأموران و گماشته‌های بدنام وزارت اطلاعات
۳٫ ارسال نامه و تومار و مدارک جعلی برای مسموم کردن فضای مقاومت و پشتیبانان خارجی مقاومت و دور کردن آنان از مجاهدین و مقاومت.
۴٫ پمپاژ اطلاعات دروغ به دوایر و ادارات و مقامات کشورهای خارجی به‌منظور ایجاد محدودیت و زمینه‌سازی تروریستی علیه مجاهدین و مشروعیت بخشیدن به زد و بندهای فاشیسم مذهبی علیه سازمان و شورای ملی مقاومت
در گزارش حراست آلمان آمده است که «مقر مرکزی و قانونی وزارت اطلاعات و امنیت سفارت (رژیم) ایران در برلین، فعالیت‌ها و کارهای مهمی در رابطه با فعالیت‌های اطلاعاتی انجام می‌دهد. ازجمله وظایف آن حمایت و پیشبرد عملیات اطلاعاتی است که از مرکز وزارت اطلاعات داده می‌شود؛ (این عملیات) عمدتاً علیه اهدافی در آلمان است، اما در مواردی نیز علیه افراد یا تأسیساتی در کشورهای اروپایی است».
بنابراین ضروری است که به این‌گونه فعالیت‌های شبکه مأموران وزارت اطلاعات در آلمان نگاهی داشته باشیم.
نقش سر شبکه‌های وزارت اطلاعات در آلمان محدود به جغرافیای آلمان نیست بلکه وظایف دیگری به شرح زیر را بر عهده‌شان گذاشته شده است.
۱٫ اعزام به سایر کشورها بخصوص فرانسه برای برگزاری نمایش‌های خیابانی که در خردادماه ۹۴ شاهد آن بودیم و رژیم همة گماشته‌هایش را به پاریس فرستاد؛ و بعد خبر آن را از تلویزیون رسمی خودش هم پخش کرد.
۲٫ اعزام دسته‌های چماق‌دار به سایر کشورها ازجمله فرانسه علیه پناهندگان ایرانی که نمونه آن را در فیاپ پاریس دیدیم.
۳٫ اعزام به عراق برای حضور در سیرک ولایت در اطراف اشرف برای زمینه‌سازی کشتار اشرفی‌ها. که در همین رابطه رژیم سبحانی، قشقاوی، راست‌گو، خوشحال و… را اعزام کرد.
علی‌اکبر راستگو، یکی از مأمورین گشتاپوی آخوندی در آلمان است که به همراه دیگر مأموران وزارت اطلاعات از آلمان تا امریکا و از فرانسه تا عراق برای اجرای مأموریت اعزام می‌شود. وی به‌جز چند ماه در سال ۱۳۶۵، هیچ‌گاه نزد مجاهدین نبوده است. نامبرده از سال ۱۳۷۳ در ارتباط با سفارت رژیم در آلمان قرارگرفته و به استخدام وزارت اطلاعات درآمد. راستگو کار چرخان انجمن و سایت آوا از انجمن‌های پوششی وزارت اطلاعات است. وی همچنین کار چرخان تلویزیون اجاره‌یی وزارت اطلاعات موسوم به «تلویزیون مردم» یا همان «مردم فروش» علیه مجاهدین و مقاومت ایران است.
لازم به یادآوری است که یاوه‌های ساخته وپرداختة وزارت اطلاعات علیه مجاهدین تحت عنوان «مجاهدین درآیینه تاریخ» به اسم این گماشته و توسط مرکز جعل و جنایت آخوندها موسوم به «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» روی سایت این مرکز منتشر و تبلیغ شد تا بعدها توسط شکنجه‌گران دستگاه جهنمی ساواک در نمایش آیت‌الله بی‌بی‌سی علیه مجاهدین نشخوار شود.این مزدور به همراه مشتی گماشته خلیفة ارتجاع بعد از قتل‌عام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ در اشرف به شستن دست‌های جلاد و پاک کردن خنجر او پرداختند. آنان در نامه خطاب به مالکی تحت عنوان عالی‌جناب آقای نوری مالکی رئیس‌الوزرای عراق، «نهایت سپاسگزاری و تشکر عمیق» را به عمل آوردند.مأموریت محوری راستگو، شرکت در توطئه‌های مختلف رژیم علیه مجاهدین می‌باشد که به‌منظور تدارک و آماده‌سازی توطئه و کشتار ساکنان اشرف بفرمودة وزارت اطلاعات و در هماهنگی با نیروی تروریستی قدس از هیچ رذالتی کوتاهی نمی‌کند.خبر دستگیری پادوی اطلاعاتی راستگو توسط ضد جاسوسی آلمان، در ۲۴ تیر ۱۳۸۷ توسط مجله آلمانی اشپیگل فاش شد، که نامبرده برای جاسوسی علیه مجاهدین به بغداد رفته بود.

ادامه دارد

۱۳۹۶ فروردین ۱۴, دوشنبه

ايران - سهم 14ونيم ميليارد توماني برادران خامنه اي جلاد در دولت روحاني

!!!بدون شرح



ايران - جديدترين عكس از سفره هفت سين خامنه اي جلاد

بدون شرح!!!


ارتش آزادیبخش ملی ایران، رأی من سرنگونی است


نه بزرگ ملت ایران به شعبده انتخابات در رژیم ولایت‌فقیه
تحریم انتخابات قلابی در حاکمیت نامشروع آخوندی
سرکوب‌شدگان، بیکاران، محرومان، بپاخیزید!

1-افعی کبوتر نمی‌زاید. اصلاح و اعتدال در رژیم ولایت‌فقیه یک سراب ارتجاعی و استعماری است
2-آزادی و انتخابات آزاد بر اساس حق حاکمیت مردم (و نه ولایت‌فقیه) پادزهر ولایت‌فقیه است و هرگز به آن تن نمی‌دهد
3-رژیم آخوندها زبانی جز زبان قهر و قدرت و قاطعیت نمی‌فهمد
4-رمز رستگاری ملی: مرگ بر اصل ولایت‌فقیه، زنده باد ارتش‌آزادی
5-کارزار سراسری تحریم انتخابات قلابی با اعتراض و انواع پراتیک‌های ملی و میهنی
6-آزادی زندانیان سیاسی، توقف شکنجه و اعدام در زندانهای ولایت‌فقیه اُمّ الفساد فقر و گرانی و بیکاری و سرکوب
7-گسترش جنبش دادخواهی قتل‌عام سال 1367 و اعدامها در رژیم آخوندی از سال 1360 تاکنون
8-اعتراض و تظاهرات علیه نابرابری و تبعیض و سرکوب زنان
9-اعتراض به تبعیض و سرکوب دینی و قومی
10-اعتراض به چپاولگران عمامه‌دار و کلان دزدان حاکم در همدردی با غارت شدگان و ستمدیدگان
11-اعتراض، تظاهرات و اعتصابات کارگران، معلمان، دانشجویان، پرستاران، کارمندان، اصناف و بازنشستگان
12-اعتراض به فجایع و سیاستهای ویرانگر زیست محیطی پاسداران و حکومت آخوندی
13-آمادگی برای دفع شر مزدوران بسیج و لباس شخصی
در مقابل تجرّی و تعرضهای دشمن به هموطنان بویژه زنان، با استفاده از تمام وسایل و امکانات بدفاع برخیزید و عوامل رژیم را گوشمالی بدهید. ما حق داریم در هر زمان و هر مکان بی محابا از حق مشروع و قانونی دفاع از خود با همه وسائل لازم استفاده کنیم.
14-تشکیل تیم ها، دسته‌ها و یکانهای ارتش‌آزادی‌بخش‌ملی در راستای هزار اشرف و کانونهای شورشی
فروردین 1396