۱۳۹۵ مرداد ۹, شنبه

نامه مجتبی خامنه ای بعد از درگیری خونین در بیت خامنه ای

درگیری مسلحانه در بیت خامنه ای

درگیری مسلحانه در بیت خامنه ای - نامه مجتبی خامنه ای بعد از درگیری خونین در بیت خامنه ای
 وکشته ومجروح شدن تعدادی 

 نامه مجتبی خامنه ای در این رابطه 
بسمه تعالی، حضور برادر گرامی جناب آقای خلیلی. مدیر روابط عمومی بیت و دفتر مقام معظم رهبری سلام و علیکم همانطور که واقف هستید پس از واقعه بوقوع پیوسته و شهادت برادر عزیزمان حاج حسن اکبری همچنین جراحات وارده به برخی دوستان متاسفانه با خبر شدم اخباری در این وصف در محیط مجازی منتشر و حتی توسط برخی رسانه‌ها ی داخلی پوشش داده شده است علی ایحال با توجه به حساسیت موضوع نسبت به پیگیری و حذف اخبار واصله در خصوص حادثه مذکور اقدام عاجل معمول گردد. بدیهی است خسران ناشی از سهل انگاری یقیناً و قطعا به صلاح امت اسلام نخواهد بود. اجرکم عندالله 
امضا: مجتبی خامنه ای

پاسدار حسن اكبري كه دردرگيري كشته شد

 

بقتل رسيدن تيمسار فكوري به اتهام دخالت در پرواز بزرگ مسعود رجوي


 مقاومت - 7مرداد سالروز پرواز تاريخساز رهبر مقاومت ايران از تهران به پاريس
خمینی تیمسارفکوری فرمانده نیروی هوائی وقت به اتهام دخالت درپروازبزرگ مسعود رجوی به پاریس را بقتل رساند

اتهامات تيمسار فكوري كه سبب بركناري و قتل او شد – تيمسار فكوري با فلاي و نامجو مخالف قدرت گرفتن سپاه بودند. اين سه تيمسار و تيمسار ظهيرنژاد با هم مخالف طرحهاي جنگي سپاه بودند.

سرهنگ خلبان بهزاد معزي را فكوري به نيروي هوايي برگردانده بود و سرهنگ معزي حالا مسعود رجوي و بني صدر را با پرواز بزرگ روز 7مرداد  1360 از قلب پايگاه شكاري به پاريس برد.

آري 7 مرداد ضربه خواركننده و اين عمليات بزرگ بر فرق نظام خميني وارد شد و كمي بعد تيمسار فكوري بازداشت و از فرماندهي  نيروي هوايي بركنار شد و درست 2ماه بعد از اين عمليات پرواز بزرگ تميسار فكوري در طرحي كه كميته حذف فيزيكي يعني رفسنجاني، خامنه اي، محسن رضايي و صياد شيرازي و تعدادي ديگر ريختند در يك پرواز هوايي با انفجار هواپيمايشان كه بمبگذاري شده بود به قتل مي رسد.

شبكه جاسوسي نيروي قدس در آلمان

سجاد (کیانمهر) سرتیپ پاسدار نیروی تروریستی قدس و شبکه  جاسوسی آن ؟
خبرگزاری آلمان در تاریخ ۹ آوریل۲۰۱۵ برابر با ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ دادستان کل فدرال آلمان علیه دو تن  به نامهای میثم پناهی و سعید رحمانی به اتهام جاسوسی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت خبر داد.
بلافاصله بعد  ازدستگیری میثم پناهی ، وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس ازطریق سجاد به تکاپو افتاده و با بسیج سایر مزدوران وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس تلاش گسترده ای را برای نجات مامور دستگیر شده و ۵ نفر دیگر که مورد بازپرسی پلیس قرار گرفته بودند، همچنین برای جلوگیری از ترس و ریزش سایر مامورانش آغاز کرد.
سجاد شخصا با تک تک مزدورانش در خارج کشور تماس گرفته و از آنها خواسته بود که، با نامه نویسی و شلوغ کردن و جوسازی، تلاش کنند تا مانع ترس مزدوران روحیه بشوند.
یک روز پس از بازداشت میثم پناهی بوسیله آلمان ،قربانعلی حسین نژاد اولین نفری است که به حمایت از میثم پناهی برمیخیزد. قربانعلی حسین نژاد همزمان با میثم پناهی در هتل مهاجر بوسیله سجاد عضوگیری شده بود،سجاد او را به ایران برده و از همان زمان قربانعلی حسین نژاد،رابطه تنگاتنگی با سجاد برقرار کرده است، سجاد ماموریت فضاسازی علیه دستگیری را به قربانعلی حسین نژاد محول کرده بود و او  بیش از سایر مزدوران درتکاپو افتاده بود.
دو روز بعد یعنی درتاریخ  ۳۱ اکتبر۲۰۱۵ –سجاد این ماموریت را ، به مزدور دیگری به نام محمد حسین سبحانی که سرپل اطلاعات آخوندی در آلمان وفرانسه میباش ، محول کرد. او طی مصاحبه ای که مصاحبه گرش، معلوم نیست چه کسی میباشد؟ با همان محتوی و کلمات و فرهنگ که وزارت اطلاعات به قربانعلی حسین نژاد دیکته کرده بود ، در مطلبی تحت عنوان «« اهداف پاپوش سازی جدید گشتاپوی فرقه مجاهدین خلق» مینویسد: « به این موضوع مشکوک هستم بدون تردید یک پاپوش سازی جدید توسط فرقه مجاهدین در آلمان می‌باشد که البته به نظر می‌رسد توانسته است آن را در مجاری قانونی آلمان در خلاء اطلاع رسانی شفاف پیش ببرد».
سبحانی در ادامه مینویسد: مجاهدین« فکر می‌کند می‌تواند با این پاپوش سازی جدید ، تلاش بیهوده‌ای را که با، هزینه‌های گزاف توسط وکلای مختلف طی ۱۵ سال گذشته برای پاپوش سازی و پرونده سازی برای اعضای جداشده قدیمی در اروپا و آلمان راه اندازی کرده است….» در ادامه بعنوان وکیل شیطان ازجانب سجاد و نیروی تروریستی قدس،برای دستگاه قضایی آلمان حکم صادر میکند و مینویسد:« من توصیه ام به مقامات آلمانی براساس تجربه‌ام از درون این فرقه مجاهدین این است که نباید فریب شگردهای فرقه مجاهدین را خورد. سازمان مجاهدین چیست و چه اطلاعاتی دارد که به درد رژیم می خورد.»
آنگاه نوبت به انجمن ایران فانوس یعنی مزدوران مهدی خوشحال، امیر موثقی، وکریم غلامی و …. میرسد تا به توصیه سجاد، به اصطلاح فضا سازی کنند تا مزدورنیروی تروریستی قدس را در ببرند. 
ازآنجا که تعداد زیادی از مزدوران خارج کشور از نامه نویسی به قضاییه آلمان، به دلیل ترس و گیر افتادن یقه خودشان در آینده و بقول سبحانی ،ممکن است این مساله منجر به  «پاپوش سازی و پرونده سازی برای اعضای جداشده قدیمی در اروپا و آلمان » منتهی بشود، خود داری کرده بودند، وزارت اطلاعات به ناچار دست به دامن  انجمن نجات، ارگان سرکوب خانواده در داخل ایران میشود و از مزدورانی مانند ابراهیم خدابنده و مریم سنجابی و … میخواهدکه بدون نام و نشان  به دفاع از همکارشان در نیروی تروریستی قدس بپردازند و به حمایت از میثیم پناهی برخیرند.
پس از ۹ ماه تحقیقات قضایی گسترده، محاکمه علنی میثم پناهی و سعید رحمانی در دادگاه آلمان شروع شد. پس از دو ماه رسیدگی و۹ جلسه علنی، برغم تشبثات گسترده وزارت اطلاعات و نيز بسيج مزدوران در اروپا مزدور ميثم پناهي كه از سال ۱۳۹۲ به جاسوسي عليه مقاومت ايران مشغول بوده به ۲ سال و چهار ماه زندان و پرداخت هزينه هاي دادگاه محكوم شد. مزدور ديگر، سعيد رحماني از اين پيش تر به ۱۰۰ روز كار اجباري محكوم شده بود.



۱۳۹۵ مرداد ۷, پنجشنبه

جسد مومیایی شده مادر كوروش كبير در همدان کشف شد


ايران- جسد موميايي شده ماندانا مادر كوروش كبير
کاوشگران طبق نسخه قدیمی بر روی پوست میش نقشه تونلی در وسط تپه باستانی هگمتانه را که با ساروج پلمپ شده بوده را باز کردند و در حفاری و کاوش باستانشناسی که سه روز به طول انجامید جسد مومیایی شده از دوران مادها کشف شده که احتمالاً از نوادگان پادشاه دیاکو است.

نام این مومیایی «موبانا» است که احتمال می‌ر،ود ملکه «ماندانا» مادر کوروش کبیر باشد.

امپراطوری مادها قبل از امپراطوری هخامنشی بوده است که چندی قبل نیز یکی از شاهزادگان ماد در پارک سنگ شیر استان همدان کشف شد.

لازم به یادآوری است که همدان یا هگمتانه 550سال پایتخت مادها و در دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی پایتخت تابستانه بوده است.

۱۳۹۵ مرداد ۵, سه‌شنبه

بي حجابي در دانشگاهها امنيت نظام را به خطر مي اندازد؟!


هر چند آخوندها و کارگزارانشان جانماز آب می‌کشند و بر چهره‌های کریه خود داغ ریایی مهر نماز دیده می‌شود اما بر کسی پوشیده نیست که آنها، فاسدترین افراد در هر زمینه‌ای هستند، از فساد مالی گرفته تا فساد اخلاقی. به قول معروف، واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند، چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.

با این حال شیادانه هم‌چنان دم از اسلام و اجرای احکام آن می‌زنند. یک نمونه آن موضوع حجاب اجباری است. بعد از پیروز انقلاب ضدسلطنتی، آخوندها مزدوران و چماقدارانشان را راهی خیابانها کردند تا با عربده‌های «یا روسری، یا توسری» به جان زنان میهنمان بیفتند. حاصل کار این اوباشان، حجاب اجباری بود، برای کنترل این پدیده آخوند‌ساخته هم گشتهایی موسوم به ارشاد را راه انداختند . بسیاری را دستگیر کردند، بسیاری را به زندان انداختند ، بسیاری را جریمه کردند. اما آیا توانستند این خط سرکوب را پیش ببرند؟ اجازه بدهید پاسخ این سؤال را به یکی از عاملان این سرکوب واگذار کنیم.

کبری خزعلی، کارگزار نظام در شورای فرهنگی و اجتماعی زنان در گفتگو با خبرگزاری نیروی تروریستی قدس- (تسنیم) از شکست در این طرح سرکوبگرانه حرف زده و گفته است که رعایت حجاب نسبت به یک یا دو دهه قبل تنزل داشته است. در ادامه این کارگزار نظام از حجاب آخوندپسند در جامعه و در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی صحبت کرده، طوری که حتی خبرنگار مربوطه متعجب شده و پرسیده که آیا این نوع محدودیتها با آزادی دانشجو در دانشگاه مغایر نیست؟ این کارگزار نظام هم پاسخ داده که اتفاقاً این محدودیتها در صورت رعایت آن از سوی دانشجویان, سبب امنیت اخلاقی و آزادی بیشتری برای آنها می‌شود. و برای حرفش شاهد مثال از دانشگاه‌های معتبر دنیا آورده و گفته که این نظارت و محدودیت در تمام دانشگاههای مهم و تراز اول دنیا هم حاکم است و اضافه کرده که در آن دانشگاهها با تعیین مجازات‌های سنگین متخلفان را محکوم می‌کنند! (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم 3مرداد95)

حالا باید از این کارگزار نظام پرسید که این دانشگاههای معتبری که از آن نام می‌برد کجا هستند؟ ! و آن مجازاتهای سنگین که از آن نام برده چیست؟ ستاره‌دار کردن و تعلیق و محروم کردن دانشجو از تحصیل یا احضار به کمیته انضباطی و حراست این دانشگاه ها؟ !

واقعیت این است که اظهارات این کارگزار نظام حتی مرغ پخته را هم به خنده وامی‌دارد! آخوندها و کارگزارانشان بارها اعلام کردند که بحث حجاب برای آنها جنبه امنیتی دارد و هر گونه مخالفت و مقاومت در برابر حجاب اجباری آخوندساخته، دهن کجی به نظام ولایت‌فقیه محسوب می‌شود. بافتن چنین مزخرفاتی از طرف این کارگزار نظام هم از همین بابت است. چرا که سرکوب زنان، یکی از ارکان وجودی نظام ولایت‌فقیه است و اگر از آن دست بردارد، نظام مقدسش! از هم می‌پاشد. در نقطه مقابل این سرکوب، زنان پیشتاز مقاومت ایران هستند که با فدا و صداقتی بی‌همتا، راهگشای مسیر مبارزه شده و برای برقراری آزادی که آزادی پوشش هم جزیی از آن است، از همه چیز خود گذشته و در این راه فدیه‌های بسیار تقدیم خلق ایران کرده‌اند.

۱۳۹۵ مرداد ۴, دوشنبه

مجاهد قهرمان اعظم رحماني به جاودانه فروغها پيوست

شیر زن قهرمان مجاهد خلق، طیبه (اعظم) رحمانی، از شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران و عضو شورای ملی مقاومت، با بیش از سه دهه سابقه مبارزه در راه آزادی مردم ایران، شامگاه 3مرداد۱۳۹۵ پس از نبردی طولانی با بیماری سرطان در بیمارستانی در آلبانی جان باخت و در سالگرد حماسه میهنی و آرمانی فروغ جاویدان، به کهکشان جاودانه فروغها و به همرزمان صدیق و شهید اشرفی‌اش پیوست.

مجاهد خلق طیبه رحمانی که از مدتها پیش از بیماری رنج می‌برد، در اثر کارشکنیهای مستمر و محاصره پزشکی، در لیبرتی امکان مداوای مناسب را نیافت.

متعاقباً نمایندگان مجاهدان اشرفی در لیبرتی نام او را در اردیبهشت 1392 (می 2013) جزو بیمارانی که باید انتقال آنها به اروپا تسریع شود در اختیار مقامات ملل‌متحد و مقامات آمریکایی قرار داده بودند.
 
وی سپس در شهریور 1394 به آلبانی منتقل شد و بلافاصله تحت مداوا قرار گرفت.

طیبه رحمانی متولد سال 1333، از معلمان مجرب مدارس تهران بود و تحصیلات عالی در امور تربیتی و مربیگری کودکان داشت. او در دوران قیام ضدسلطنتی با مجاهدین آشنا شد. در نبرد افشاگرانه ضدارتجاعی و ضددیکتاتوری در برابر خمینی و رژیم غاصب انقلاب مردم ایران، در کسوت یک میلیشیای مجاهد خلق مشارکت فعال داشت.


در سالهای پس از سرفصل ۳۰خرداد و پس از شکل‌گیری نبرد آزادیبخش و تأسیس ارتش آزایبخش ملی ایران، مسئولیتهای متعددی را با پاکبازی و رشادت و مسئولیت شناسی برعهده گرفت و از جمله با تعهدی فداکارانه و عمیقاً انسانی و به‌کارگیری تحصیلات و تجربه حرفه‌یی‌اش نقش ارزشمندی در آموزش و مراقبت از کودکان مجاهدین برعهده گرفت.

خواهرش مجاهد شهید زهرا رحمانی در سال 60 و برادرش مجاهد شهید محمدعلی رحمانی در سال 61 از شهیدان سرفراز مجاهدین در نبرد با استبداد مذهبی حاکم بر میهن‌مان بوده‌اند.

خواهر مجاهد طیبه (اعظم) رحمانی از سال 1382 در شمار هزار زن قهرمانی بود که پیشگام فداکاری و ایستادگی در حماسه‌های دوران پایداری پرشکوه مجاهدین در اشرف و لیبرتی بودند.

مجاهد قهرمان طیبه رحمانی در بیست و یکم رمضان، برابر با ششم تیرماه 1395 بار دیگر بر نقشه مسیر فدا و پایداری خود تأکید کرد و نوشت:

در روز شهادت امام مجاهدان علی (ع) با نوشتن نقشه مسیرم که یک سنت ایدئولوژیک مجاهدین می‌باشد، و با استعانت از شبهای پرارج قدر و شاخص (علی علیه‌السلام)، فاروق اعظم، انتخاب می‌کنم هیچ سستی و ضعف و ذلت تا سرنگونی رژیم پلید و ضدبشری آخوندی به خود راه ندهم و در این (راه)، نقشه مسیرم مجاهد ماندن و مجاهد مردن است...

بار خدایا در جنگ صد برابر و متعهد بودن به نقشه مسیرم، و با نام علی علیه‌السلام، کمکم کن که با رهبران عقیدتی‌ام مسعود و مریم رجوی و تا رساندن مهر تابان به سرزمین شیروخورشید، این مسیر را ادامه دهم.

درود بر رجوی.
مرگ بر اصل ولایت‌فقیه
زنده باد ارتش آزادیبخش ملی ایران
طیبه رحمانی لاهوت، 21 رمضان.
6تیر 1395

پیام تسلیت رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران:

مریم رجوی: سلام بر مجاهد صدیق طیبه رحمانی
خواهر عزیزم طیبه رحمانی، پس از پیکاری طولانی با درد و بیماری طاقت‌فرسا به آسمان پرستاره مجاهدان صدیق و شهید پر کشید.

او درست در بیست و هشتمین سالگرد حماسه‌ فروغ جاویدان به‌ جاودانه فروغ‌های آزادی پیوست؛ با وجدانی آسوده و غنی؛ با روحی طیب و رستگار و با عبور از چهار دهه رزم و توفان که در آن یک‌سره شکیبایی و مسئولیت‌پذیری را آموزش می‌داد.
شخصیت مستحکم او که در این مبارزه طولانی همواره تکیه‌گاه صبور و بردباری برای یاران مجاهدش بود، و کوشش او در ترویج ارزش‌های آرمانی، این زن آزاده و والای مجاهد خلق را در زمره زنان پیشتازی قرار داد که شایستگی زن ایرانی را در مبارزه برای کسب آزادی و برابری اثبات کرده‌اند.
به‌ مجاهدین و به خانواده بزرگ مقاومت و به‌ویژه به ‌خانواده‌ محترم رحمانی صمیمانه تسلیت می‌گویم و به روح پرفتوح او و خواهر و برادر قهرمانش مجاهدان شهید زهرا رحمانی و محمدعلی رحمانی درود می‌فرستم.

۱۳۹۵ مرداد ۳, یکشنبه

محکومیت دو مزدور وزارت اطلاعات در دادگاه برلین

 
محکومیت دو مزدور وزارت اطلاعات در دادگاه برلین به جرم جاسوسی علیه مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران
روز سه‌شنبه 29تیر ماه بعد از 9ماه تحقیقات گسترده قضایی و در پایان دو ماه رسیدگی و 9 جلسه علنی استماع، دادگاه برلین حکم خود را در مورد پرونده جاسوسی عوامل وزارت اطلاعات علیه سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران صادر کرد.

به‌رغم تشبثات گسترده وزارت اطلاعات و نیز بسیج مزدوران در اروپا مزدور میثم پناهی که از سال 1392 به جاسوسی علیه مقاومت ایران مشغول بوده به 2سال و چهار ماه زندان و پرداخت هزینه‌های دادگاه محکوم شد. مزدور دیگر، سعید رحمانی از این پیش‌تر به 100روز کار اجباری محکوم شده بود.

برگزاری چنین دادگاهی، نیازمند یک گزارش مشروح و تفصیلی است که زمان و فرصت کافی می‌طلبد اما به‌منظور اطلاع و هوشیاری هموطنان به‌ویژه پناهندگان ایرانی در کشورهای مختلف، شمه‌یی از آنچه در جلسات دادگاه گذشته و یا در حکم دادگاه و شهادتهای پلیس جنایی فدرال آمده است در خلاصه گزارش زیر به‌طور محوری به اطلاع هموطنان می‌رسد:
1-بر اساس حکم دادگاه و اسناد ارائه شده به دادگاه، میثم پناهی از سال 1392 در خدمت یک مأمور وزارت اطلاعات به‌نام کیانمهر با اسم مستعار ”سجاد ”، در قبال دریافت پول مشغول جمع‌آوری اطلاعات و تلاش برای ایجاد یک شبکه جاسوسی در کشورهای اروپایی، علیه سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت بوده است. سجاد با سابقه 29ساله در وزارت اطلاعات، گرداننده پایگاه وزارت بدنام و نیروی تروریستی قدس در هتل مهاجر بغداد می‌باشد و از سالها پیش در اطلاعیه‌های دبیرخانه شورای ملی مقاومت و کمیسیون امنیت و ضدتروریسم افشا‌ شده است. علاوه بر این تلویزیون ملی ایران-سیمای آزادی در برنامه‌های متعددی این دژخیم را افشا کرده بود.

در جلسات دادگاه که از 13خرداد 95 شروع شد، مزدور میثم پناهی که از زندان به دادگاه منتقل می‌شد در یک محفظة شیشه‌یی قرار داشت.

2-دادستان ارشد فدرال در اولین جلسه دادگاه، کیفرخواست و لیست طولانی اتهامات را یک به یک قرائت کرد و گزارشها و اسناد جاسوسی و ارتباطات تلفنی و اینترنتی و انتقال اطلاعات به سجاد را ارائه کرد.

طبق این اسناد برای دادگاه روشن گردید که مزدور میثم پناهی به‌طور روزانه اطلاعات ریز و درشت جمع‌آوری شده در مورد مجاهدین در کشورهای مختلف را به سجاد منتقل می‌کرده و در موارد متعددی برای به‌خدمت گرفتن افراد جدید و گسترش شبکه جاسوسی وزارت اطلاعات در سطح اروپا با روشهای گوناگون اقدام کرده است.

شیوه شناخته شده برای این کار لجن‌پراکنی علیه مجاهدین در پوشش انتقاد و دلسوزی و تلاش برای نجات آنها همراه با حملات موازی لفظی به رژیم برای رد گم کردن بوده است. در همین خصوص طبق اسناد دادگاه، سجاد حداقل از سه نفر از نادمین خواسته است مجموعه‌ای از اراجیف و اکاذیب مورد نظر وزارت اطلاعات را تحت عنوان خاطرات خود بنویسند تا توسط وزارت اطلاعات بصورت کتاب به چاپ برسد.

در کیفرخواست تصریح شده است که وزارت اطلاعات از طریق مأموران خود تلاش می‌کند نفوذ خود را گسترش دهد و مورد به مورد مجاهدین و شورا را با کمک فعالیتهای تبلیغاتی بی‌اعتبار کنند.

3- میثم پناهی در فروردین و اردیبهشت1393 برای آموزشهای جاسوسی و توجیهات تکمیلی مخفیانه همراه با یک مأمور وزارت اطلاعات از طریق ترکیه به ایران می‌رود. اما در آستانه سفر دوم به ایران در روز 6آبان 1394 در آلمان دستگیر می‌شود. وی در ازای جاسوسی و مزدوری حداقل مبلغ 28600 یورو از سجاد دریافت کرده است. پناهی اعتراف کرده که اطلاعات اشرف و لیبرتی را در اختیار سجاد قرار می‌داده است. وی در فروردین 1391 از اشرف به لیبرتی منتقل شده و در اردیبهشت همان سال توسط مجاهدین اخراج و سپس به هتل مهاجر بغداد رفت.

4-بر اساس کیفرخواست و شهادت افسران پلیس جنایی فدرال، میثم پناهی و دیگر مزدوران به‌غایت تلاش کرده بودند با سوء‌استفاده از ارتباطات و آشنایی‌های قبلی خود با مجاهدین در کشورها و مراکز مختلف در عین پنهان کردن مأموریت خود، به جاسوسی و کسب اطلاعات از سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران بپردازند. دادستان و قضات دادگاه، در موارد متعدد با ذکر جزئیات و تشریح ترفندهای اطلاعات آخوندی، تأکید کردند که یک مأموریت ابلاغ شده به مزدوران به خدمت گرفتن نادمین و بریدگان برای جاسوسی در مورد آلبانی و افرادی بوده است که به این کشور می‌رفتند.

5-در یکی از جلسات دادگاه یکی از اعضای دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت در برلین به‌مدت سه ساعت در مقابل دادگاه شهادت داد و از جمله گفت: یکی از افرادی که در هتل مهاجر به خدمت گرفته شد و سریعاً تحویل نیروی قدس شد، بریده‌ای بود به‌نام مسعود دلیلی که بعداً راهنما و دستیار دژخیمان و جلادانی شد که در 10شهریور 1392 به قتل‌عام در اشرف مبادرت کردند.52تن از مجاهدین را به قتل رساندند و 7تن را به‌گروگان‌ گرفتند. آنها دلیلی را نیز در همان روز به قتل رسانده و صورتش را برای این‌که شناخته نشود سوزاندند. قاضی اسناد مربوط به این قتل‌عام را به‌عنوان اسناد دادگاه ثبت کرد.

6- جاسوسان و وکلای استخدامی تلاش زیادی داشتند که سردژخیم سجاد را یک کارمند دون پایه سفارت رژیم در بغداد قلمداد کنند تا روابط مزدوران با او رابطه‌ای عادی وانمود شود، در همین خصوص قاضی از شاهد دفتر شورا سؤال کرد که آیا این مزدوران از هویت سجاد مطلع بودند یا خیر؟ او پاسخ داد کلیه اعضا و هواداران مجاهدین چه در اشرف و لیبرتی و چه در خارج کشور از ماهیت و اهداف سجاد در هتل مهاجر و تلاش او برای بخدمت گرفتن بریدگان از طریق اطلاعیه‌های دبیرخانه و کمیسیون امنیت شورا و از طریق سیمای آزادی و همچنین توضیحات شفاهی مسئولان مجاهدین و دفاتر شورا، مطلع بوده‌اند و هیچ‌کس ناآگاهانه در دام این دژخیم نیفتاده است.

7- یک افسر اداره پلیس جنایی آلمان شهادت داد که موسی اکبری نسب یکی از ساکنان سابق لیبرتی که در روز 6آبان 1394 همزمان با دستگیری میثم پناهی موقتاً بازداشت شده و خانه او مورد تفتیش قرار گرفته بود، ارتباطات گسترده‌یی با سجاد داشته و از او پول می‌گرفته است. سجاد متقابلاً از موسی اکبری نسب خواسته بود با بریدگان مجاهدین ارتباط برقرار کند و آنها را بخدمت بگیرد. به گفته افسر پلیس جنایی نفرات مرتبط با سجاد توجیه شده بودند که رد تماسهای تلفنی و متون چت خود با سجاد را بلافاصله پاک و یا مخفی کنند تا کسی متوجه این رابطه به‌کلی سری نشود.

8- در یکی از جلسات دادگاه قاضی فردی به‌نام شهاب کریمی را که از مرتبطان با سجاد و میثم پناهی بود به دادگاه احضار کرد. این مزدور از قاضی درخواست کرد جلسه دادگاه غیرعلنی باشد چرا که نمی‌خواهد در حضور هواداران مقاومت شهادت بدهد. قاضی این خواست را رد کرد و گفت علنیت دادگاه یکی از پایه‌های قضاییه آلمان است و به وی تکلیف کرد که در دادگاه حاضر شود.

شهاب کریمی در پاسخ به سؤالات مکرر رئیس دادگاه در مورد علت ترک لیبرتی و رفتن به هتل مهاجر، ابتدا تلاش کرد علت را مناسبات مجاهدین در لیبرتی جلوه بدهد، اما سرانجام ناگزیر شد اذعان کند که از لیبرتی همراه با میثم پناهی اخراج شده و به هتل مهاجر رفته است. شهاب کریمی در روز 6آبان 1394 همزمان با میثم پناهی توسط پلیس آلمان بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفته و خانه‌اش هم تفتیش و بازرسی شده بود.

9- یک افسر دیگر پلیس جنایی فدرال در دادگاه شهادت داد و گفت: ما در ژوئن 2014 اطلاعاتی دریافت کردیم که فعالیتهایی از طرف وزارت اطلاعات برای جاسوسی علیه مجاهدین صورت می‌گیرد. متعاقباً در اکتبر 2014 اطلاعات جزیی‌تری از جاسوسی فعال علیه مجاهدین از سرویس اطلاعات خارجی آلمان BND دریافت کردیم. این اطلاعات که از یک منبع ناشناس و حاوی اسامی مشخصی بود. نشان می‌داد که افراد بخصوصی در لیبرتی هدف این جاسوسی قرار گرفته‌اند تا شاید اطلاعات بیشتر و بالاتری به‌دست وزارت اطلاعات رژیم ایران برسد. شنود مکالمات سجاد با مزدوران و آنالیز آن برای پلیس جنایی روشن کرده بود که سجاد یک مأمور بالای وزارت اطلاعات با مأموریتهای جنایتکارانه مشخص علیه مجاهدین در لیبرتی است.

افسر پلیس خاطرنشان کرد: میثم و سجاد از طرق مختلف با هم ارتباط داشتند. ما یکبار در یک تماس تلفنی بین سجاد و میثم فهمیدیم که از طریق تلگرام هم با یکدیگر ارتباط دارند و از آن نقطه ما روی برنامه‌های مختلف ارتباطی وی شنود گذاشتیم. از ژوئن 2015 به ارتباطات مکتوب بین دو طرف رسیدیم. میزان چت ها با سجاد خیلی فشرده بود. میثم پناهی روزانه با سجاد چت داشت. با وایبر هم صحبت می‌کردند. شنود روی وایبر از سپتامبر 2015 گذاشته شد و از آن پس بیشترین انتقال اطلاعات به سجاد از طریق وایبر صورت می‌گرفت.

افسر پلیس اعلام کرد میزان پولی که از طرف سجاد به پناهی رسیده است حداقل 28، 600 یورو بوده و این پول از طریق وسترن یونیون و توسط فردی به‌نام محمد ثامر برای او ارسال می‌شد. افسر پلیس گفت میثم پناهی نزد او اعتراف کرده است که به‌مدت 19روز مخفیانه همراه با سجاد در ایران بوده است.

10- قاضی سندی را که توسط اطلاعات خارجی آلمان BND در 25 اوت 2015 درباره سجاد تنظیم شده بود در جلسه دادگاه قرائت کرد. طبق این سند، سجاد اولین بار در سال 2012 توسط سرویس آلمانی شناسایی شده است. او سعی می‌کند نفرات بریده در هتل مهاجر بغداد را بخدمت بگیرد. افراد بخدمت گرفته شده عموماً از طریق ترکیه و قاچاقچیهای حرفه‌یی به کشورهای مورد نظر در اروپا اعزام می‌شوند تا برای شیطان‌سازی و فعالیتهای جاسوسی علیه مجاهدین به‌کار گرفته شوند.

11-یک شاهد دیگر از مقامات پلیس جنایی فدرال که مسئول بازجویی از میثم پناهی بود، فاش کرد بسیاری از ارتباطات مزدور را از طریق تلفن دستی ”آیفون 6 “ او، شنود کرده‌اند و از این‌رو هیچ شکی در جاسوسی این افراد نیست. مقام پلیس جنایی افزود: سجاد در بغداد نفرات بریده را عضوگیری می‌کرد. سجاد از طریق تلفن، وایبر، چت، اِل لاین، تلفن و کامپیوتر با آنها رابطه برقرار می‌کرد. سجاد همیشه دستورات و نکاتش را برای مزدوران می‌نوشت و از طریق وسایل ارتباطی به آنها منتقل می‌کرد. میثم نیز به دیگران می‌گفت اگر می‌خواهی ایران بروی مشکلی نیست تا ترکیه برو بقیه کارها را سجاد حل می‌کند... . ما مطمئن بودیم که سجاد یا یکی از نفراتش پناهی را در ترکیه تحویل گرفته و به ایران برده‌اند. نکته دیگر این‌که میثم پناهی به‌لحاظ خرج کردن پول دستش باز بود و محدودیتی نداشت و برای پلیس بسیار روشن بود که افراد این شبکه به چه کاری مشغول بودند در غیر اینصورت اصلاً آنها را تحت تعقیب قرار نمی‌دادیم.

12- در جلسه پایانی دادگاه، دادستان به سه نمونه مشابه از موارد جاسوسی برای رژیم ایران در خاک آلمان در گذشته اشاره کرد که هر سه مورد به زندان محکوم شدند. دادستان افزود سجاد اطلاعاتش را اساساً از طریق افراد موسوم به ”اعضای سابق مجاهدین“ دریافت می‌کرد. دادستان با یادآوری جزییاتی از مزدوری و مأموریتهای میثم پناهی خاطرنشان کرد که وی در مورد مجاهدین در کشورهای مختلف اطلاعات جمع‌آوری کرده و در اختیار سجاد قرار می‌داده و کار او منحصر به آلمان نبوده است.

مزدوران طبق خط ابلاغ شده وزارت اطلاعات مدعی بودند که به‌خاطر سختی شرایط یا مناسبات درونی مجاهدین به سمت وزارت اطلاعات رفته‌اند. دادستان در این باره گفت اسناد موجود نشان می‌دهد که انگیزه میثم پناهی برای همکاری با وزارت اطلاعات هیچ ربطی به مناسبات داخل مجاهدین نداشته است بلکه صرفاً به‌خاطر پول بوده است و حتی در یکی از چتها گفته است ما بازاء اطلاعاتی که من می‌دهم باید پول خیلی بیشتری به من داده شود.

13- در حکم دادگاه یک سند حاوی جدول پرداختهای پول از وزارت اطلاعات به مزدوران وجود دارد. در این سند، تاریخ پرداختهای پول با روز و تاریخ معین ثبت شده است که آخرین آن 2000 یورو هشت روز قبل از دستگیری مزدور میثم پناهی است. پرداختها از 500 یورو شروع شده و در 29آوریل 2015 به 5630 یورو می‌رسد. این سند به‌خوبی نشان می‌دهد که رژیم آخوندی و دستگاههای اطلاعاتی آن برای لجن‌پراکنی و جاسوسی علیه مجاهدین و کسب اطلاعات و رد یابی مسئولان آنها در لیبرتی و آلبانی و آلمان و سایر کشورها تا کجا پول خرج می‌کند.

14-طبق حکم صادره، مزدور محکوم شده می‌باید علاوه بر زندان هزینه دادگاه را هم بپردازد و علاوه بر این در حکم تصریح شده است که موارد زیر مصادره شده و در نزد دادگاه باقی خواهد ماند.

-تلفن دستی شماره 1 HTC
- تلفن دستی آیفون 6 سفید رنگ
- تلفن دستی سامسونگ گالاکسی سیاه رنگ
- تلفن دستی نوکیای سیاه رنگ
- کامپیوتر نوت بوک
15- قاضی در پایان جلسه نهم دادگاه در روز 29تیر ضمن اعلام محکومیت میثم پناهی گفت: وزارت اطلاعات سرویس مخفی یک قدرت خارجی است و پناهی به‌عنوان جاسوس برای آنها کار کرده است. این فعالیت در خاک آلمان و بر اساس قانون علیه جمهوری فدرال آلمان و متحدان آن در ناتو هم محسوب می‌شود زیرا میثم پناهی در مورد اعضای مجاهدین خلق در فرانسه، هلند، انگلستان، آلبانی و ایالات متحده اطلاعات جمع‌آوری و به وزارت اطلاعات منتقل می‌کرده و می‌دانسته کاری که انجام می‌دهد مجازات دارد. او نسبت به‌عملی که مرتکب می‌شد مشرف بود و می‌دانست این عمل خلاف قانون و قابل پیگیرد و کیفر است. پناهی همزمان با دریافت پول از کمکهای اجتماعی در آلمان حقوق جاسوسی خود را از اطلاعات ایران نیز دریافت می‌کرده است.

عضويت بیش از نیمی از مردم ایران در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی

 
نگراني رژيم آخوندي از شبكه هاي اجتماعي ايننترنتي
یک مقام وزارت ارشاد کابینه آخوند روحانی با نگرانی گفت: بیش از نیمی از مردم ایران عضو شبکه‌های اجتماعی اینترنتی هستند و کاربران ایرانی به‌طور میانگین بین ۵ تا ۹ ساعت در روز از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند.

مرتضی موسویان، رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد رژیم گفت: ”۵۳ درصد مردم ایران حداقل عضو یک شبکه اجتماعی هستند“.

وی افزود: از گروه سنی جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله، ۷۲ درصد عضو شبکه‌های اینترنتی هستند.

برخی از شبکه‌های اجتماعی اینترنتی پرطرفدار مانند فیس‌بوک و توییتر در ایران فیلتر شده‌اند، با این وجود کاربران ایرانی بسیاری از این شبکه‌ها استفاده می‌کنند.

شبکه‌های اینترنتی موبایلی هم در ایران کاربران بسیاری دارند و به‌عنوان نمونه شبکه پیام‌رسان تلگرام با استقبال گسترده‌یی در ایران روبه‌رو شده است.

مرتضی موسویان می‌گوید در ایران حدود ۴۰ میلیون گوشی موبایل هوشمند وجود دارد.

این مقام وزارت ارشاد رژیم گفته است علاقه کاربران ایرانی اینترنت به ترتیب به وبسایت‌های خبری، تبلیغاتی، بازی و نرم افزار، شبکه‌های اجتماعی و محتوای آموزشی است.

۱۳۹۵ تیر ۲۶, شنبه

دستور شورای عالی امنیت ملی آخوندها برای تشدید محاصره لیبرتی بعد از گردهمایی پاریس

زندان ليبرتي كانون ايستادگي و مقاومت
بر اساس گزارشهای رسیده از درون رژیم، به‌دنبال برگزاری اجتماع بزرگ مقاومت ایران در پاریس که با استقبال گسترده داخلی و بین‌المللی قرار گرفت، شورای عالی امنیت رژیم تصمیم گرفته است تا اعمال فشار بر مجاهدین و مقاومت ایران به‌ویژه در لیبرتی را تشدید کند. در همین رابطه به طرف حسابهایش در دولت عراق ابلاغ کرده تا فشار و محاصره و اقدامات سرکوبگرانه علیه لیبرتی را افزایش دهند و از جمله از ورود مواد غذایی، دارو، سوخت جلوگیری کنند یا با اشکال تراشی ورود مایحتاج ساکنان به کمپ را به تأخیر انداخته و مختل کنند.
شورای عالی امنیت رژیم همچنین از دولت عراق خواسته است به کمک سفارت رژیم در بغداد ترتیبات لازم برای انتقال شماری از مزدوران وزارت اطلاعات تحت عنوان خانواده ساکنان را به لیبرتی به‌منظور شکنجه روانی ساکنان فراهم کند. در اواخر ماه مه گروههایی از مزدوران تحت عنوان خانواده به لیبرتی منتقل شدند و برای حمله موشکی بعدی که در 4 ژوییه اتفاق افتاد زمینه‌سازی کردند.

در روز پنجشنبه 14 ژوییه برای سومین هفته متوالی نیروهای عراقی به دستور کمیته دولتی سرکوب لیبرتی از ورود خودروی حاوی روغن ژنراتور و بنزین به کمپ جلوگیری کردند.

به‌دنبال گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس رسانه‌های حکومتی نوشتند: «باید بار دیگر کمپ لیبرتی هدف چند موشک قرار گیرد. البته موشکهای قویتر و مخربتر که اصلاً (لیبرتی) با خاک یکسان شود و اثری از منافقینی که در آن هستند باقی نماند» (اتاق خبر 24 – 11 ژوییه 2016).

محاصره جنایتکارانه لیبرتی که هدفش شکنجه روانی و فیزیکی ساکنان و زمینه‌سازی برای قتل‌عامهای بیشتر است نقض آشکار یادداشت تفاهم 25دسامبر2011 میان ملل‌متحد و دولت عراق است که تصریح می‌کند «دولت عراق تسهیل خواهد کرد و به ساکنان اجازه خواهد داد به خرج خودشان، وارد قراردادهای دوجانبه با پیمانکاران برای ارائه الزامات زندگی و الزامات، مانند آب، غذا، ارتباطات، نظافت، و تجهیزات حفظ و بازسازی شوند» .
مقاومت ایران، با یادآوری تعهدات مکرر و مکتوب سازمان ملل و دولت آمریکا در مورد امنیت و سلامت ساکنان، خواستار مداخله سریع برای پایان دادن به محاصره ضدانسانی و از سرگیری ورود نیازهای اولیه ساکنان است.


دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
25 تیر 1395 (15ژوییه 2016)

۱۳۹۵ تیر ۲۵, جمعه

واشینگتن تایمز: خانم رجوی، تکیه‌گاهی ثابت و نور امید

خانم رجوی، تکیه‌گاهی ثابت و نور امید
می‌دانید، بسیاری از امور تغییر می‌کند و بسیاری از امور هم همان‌طور باقی می‌ماند. مدت کوتاهی قبل، ما در این‌جا تلاش داشتیم این موضوع را توضیح بدهیم که چرا دولت ایالات متحده این جنبش دموکراتیک را در لیست قرار داده است؛ کاری کاملاً احمقانه. این امر تغییر کرد که نتیجه کار، الهام‌بخشی و ایمان شما و مبارزه خواهران و برادرانتان در عراق بود.

سیاست کشور من اما، متأسفانه، به‌نحو چشم‌گیری تغییر نکرده است. ما یک توافق کاملاً احمقانه را با یک رژیم تروریست بر سر امنیت هسته‌یی‌مان، هدایت کردیم. ملوانان آمریکایی متوقف می‌شوند و کشتی‌شان توسط سپاه پاسداران توقیف می‌شود. این هفته بیستمین سالگرد بمب‌گذاری برج‌های خبر در عربستان سعودی توسط سپاه پاسداران (و) حزب‌الله بود. بیست سال پیش در همین هفته، 19 آمریکایی و چندین (تن از) عربستان سعودی، توسط حزب‌الله عربستان که توسط سپاه پاسداران آموزش داده شده بود، به قتل رسیدند؛ آنها پاسپورت‌هایشان را در سفارت (رژیم) ایران در دمشق دریافت کردند؛ بمب‌گذاران در دره بقاع آموزش دیده بودند.

یک چیز که ثابت باقی مانده است و ما از ثابت‌بودن آن بسیار خوشوقت، خوش‌شانس و مفتخر هستیم، شجاعت، رهبری و ازخودگذشتگی و فداکاری است که همه شما در راستای روح آزادی به آن عمل کرده‌اید؛ و خانم رجوی، از شما تشکر می‌کنیم که یک تکیه‌گاه ثابت و نوری از امید و ایمان برای همه ما هستید.
روزنامه واشینگتن تایمز 23تیر 95:
مقاله‌یی به قلم لوییس فری – رئیس پیشین اداره تحقیقات فدرال آمریکا (اف.بی.آی.) 

سخنرانی مریم رجوی در جلسه همبستگی خلقهای خاورمیانه

روز یکشنبه، ۲۰تیر ۱۳۹۵، جلسه‌یی با عنوان همبستگی خلقهای خاورمیانه تنها راه درهم کوبیدن رژیم ولایت‌فقیه و خلع‌ید از آن در منطقه با شرکت شخصیتهای عرب و هیأتهای پارلمانی از کشورهای منطقه برگزار شد. در این جلسه مریم رجوی طی سخنانی گفت:
عید سعید فطر را به همه شما تبریک می‌گویم امیدوارم هرچه زودتر عید واقعی همه ملتهای منطقه و عید رهایی از اشغالگری و جنگ‌افروزی فرا برسد.
این عید را به‌خصوص به مردم سوریه و رزمندگان دلیرشان تبریک می‌گویم. مردم شجاعی که در داریا، حمص، حلب و دیرالزور و سایر شهرهای مقاوم ایستادگی می‌کنند، سوریهای مصمم و فداکاری که در دل محاصره و سختی در عزم شکست دادن بشار اسد و خامنه‌ای تردیدی به‌خود راه نمی‌دهند، آری، این عید مربوط به آنهاست که مقاومت می‌کنند و نویدبخش پیروزی نهایی این قهرمانان است.

ابتدا می‌خواستم از حضور همه شما در گردهم‌آیی دیروز تشکر کنم. هیأت‌های عربی با حضور چشمگیر خود اتحاد قدرت‌مندی را علیه رژیم ولایت فقیه یعنی دشمن اصلی ملت‌های منطقه نشان دادند. به‌خصوص باید از هیأت بلندپایه مصر تشکر کنم که پیام دوستی و همبستگی مصر را برای مردم ایران آورده بود.
در شرایطی گردآمده‌ایم که جنایت‌ بی‌سابقه‌ تعرض و انفجار در کنار حرم نبوی، قلب‌های همه مسلمانان را جریحه‌دار کرده است. همچنین کشتار شوکه‌کننده صدها نفر از مردم بغداد در انفجارهای اخیر، باز هم فاجعه ترور و افراطی‌گری تحت نام اسلام را برجسته می‌کند.
اجازه می‌خواهم امروز سخنانم را به‌ درد مشترک تمام کشورهای منطقه اختصاص دهم یعنی صدور بنیادگرایی و ایجاد گروه‌های شبه‌نظامی و جنگ‌افروزی که در یک کلام، اشغالگری توسط دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران است.

این داستان تلخی است که عراق و سوریه و یمن و لبنان آن را به‌طور کامل تجربه کرده‌اند و به‌تدریج به کشورهای دیگر منطقه کشیده شده است. آنچه این بنیادگرایی و اشغالگری را ویرانگرتر می‌کند این است‌ که بخش اعظم سوخت و نیروی انسانی آن را با ایجاد گروه‌های شبه‌نظامی از خود این کشورها تأمین می‌کند.
دهها گروه شبه‌نظامی عراقی، حزب‌الشیطان لبنان، نیروهای افغانی و پاکستانی و یمنی سوخت جنگی است که رژیم ایران با نقض حاکمیت ملی کشورهای اسلامی و عربی به ‌آن‌ها تحمیل کرده است.

آخوندها با وقاحت می‌گویند بر چهار پایتخت عربی سلطه دارند. و می‌گویند که سوریه، استان سی و پنجم ماست. یعنی عراق و یمن و لبنان را هم استانهای ۳۲ و ۳۳ و ۳۴خود محسوب می‌کنند. در عین‌حال، کشورهای همسایه نظیر بحرین را هم تهدید می‌کنند.
این رژیم حتی در کشورهایی که تعداد شیعیان قابل‌توجه نیست، به شیعه‌سازی، دامن‌زدن به اختلافات فرقه‌یی و اعزام واحدهای نیروی قدس روی آورده است. این سیاست، حتی تا نیجریه و تشکیل حزب‌الشیطان در آنجا ادامه یافته است و این اواخر از طریق عوامل عراقی‌اش درصدد پیاده کردن این طرح شوم در الجزایر برآمده است. در حالی‌که این تجاوزکاریها و اشغالگریها نقض منشور ملل‌متحد و معاهده کنفرانس اسلامی است.

رهاورد دیگر رژیم آخوندی برای منطقه، بلایی به اسم داعش است که محصول سرکوب ملت‌های عراق و سوریه توسط مالکی و بشار اسد، تحت هدایت مستقیم ولایت فقیه است. داعش به‌رغم پاره‌یی از تضادهای تاکتیکی و مقطعی با رژیم ایران، در بنیادهای سیاسی و نظری همان چیزی را ارائه می‌کند که نظام ولایت‌فقیه از سال ۱۳۵۷ ارائه کرده است. در صحنه عملی نیز هماهنگی‌ها و همکاریهای رژیم آخوندی و ایادیش با داعش، امر اثبات‌شده‌یی است.
کسانی که ادعا می‌کنند که مردم منطقه باید بین داعش و رژیم ایران یکی را انتخاب کنند، مدافعان ملاها هستند. آن‌ها می‌خواهند موقعیت ضربه‌خورده ملاها در عراق و سوریه را حفظ کنند. اما درست به عکس، روزی که این رژیم درهم بشکند، جایی برای داعش و دیگر تروریستها تحت نام اسلام باقی نخواهد ماند. زیرا ملت‌های خاورمیانه، مردم عرب و مسلمان، هیچ دشمنی بدتر از رژیم آخوندی ندارند.
دوستان عزیز!
بگذارید در این‌جا بر یک حقیقت بسیار مهم تأکید کنم، دخالتهای رژیم ایران در منطقه، نه از موضع قدرت، بلکه ناشی از بحرانها و ضعفهای بنیادین آن است.
چنان که مسعود رهبر مقاومت گفته است:‌ «از آغاز دخالت‌های این رژیم در کشورهای منطقه «همه سرپوش ظلم و جور و اختناق و ناتوانی یک حکومت قرون‌وسطایی در هدایت نیروهای آزاد شده در انقلاب ضدسلطنتی به‌جانب عدالت و آزادی و توسعه اقتصادی‌ـ اجتماعی بوده است» .

بله، صدور بحران و جنگ، تضمین بقای این رژیم است به‌نحوی که اگر این رژیم در مرزهای ایران محدود شود، به سرعت با تلاطم‌های مرگبار درونی مواجه می‌شود و در مقابل موج آزادیخواهی مردم ایران سرنگون می‌شود.
حقیقت مهم دیگر این است که قدرت‌نمایی ظاهری رژیم باز هم، نه از قدرت آن بلکه از بی‌عملی و عدم قاطعیت جامعه جهانی و قدرتهای منطقه‌یی است. کما این‌که هر کجا که با رویکرد قاطع و مقاومت جدی مواجه شود به سرعت در هم می‌شکند. اولین ضربه را در یمن، از توفان قاطع دریافت کرد و طرح‌هایش نقش بر آب شد.
شکست‌های پی‌درپی پاسداران در سوریه و هلاکت انبوهی پاسدار و مزدور و دهها سرکرده سپاه پاسداران نشان داد که این رژیم به‌سادگی شکست‌پذیر است.
حقیقت مهم دیگر این‌که در کشورهای مختلفی که در آن رژیم به ‌جنگ و تروریسم مشغول است، ضربه‌پذیرترین نقطه، همانا سوریه است. بنابراین باید بر ضرورت سرنگونی بشار اسد تأکید کرد زیرا محور اساسی منافع آخوندها محسوب می‌شود. تردیدی نیست که مردم سوریه و رزمندگانش از توانایی مکفی برای پایان دادن به‌ عمر این دیکتاتوری پوسیده برخوردارند و این البته، آغاز پایان رژیم ولایت‌فقیه هم خواهد بود.

نامه‌یی از طرف زندانیان عادی بند شش گوهردشت کرج در رابطه با گردهمایی بزرگ در پاريس


نامه‌یی از طرف زندانیان عادی بند شش گوهردشت کرج در رابطه با گردهمایی اعتراضی ایرانیان در تاریخ نهم ژوئیه:
چه‌کار کردین، کاری کردین کارسون بابا، کارتون هزار ماشالله داره

روز شنبه برای ما زندانیان عادی در زندان رجایی‌شهر یک روز فراموش نشدنی بود آنجا داشتید پرچم ما را بالا می‌بردید، ما هم این‌جا فقط بال نداشتیم که پرواز کنیم.

بابا ایول داره کارتون، باز هم می‌گیم هزار ماشالله به این همه هموطن که با این همه کار و مشغله از همه جای دنیا خودشون به کشور فرانسه و به اون جمع آخوند نابود کن رسوندن، دلمون خنک شد.

آقا، دم همه تون گرم و نفسهاتون همیشه برای نابودی خامنه‌ای و آخوندها پاینده باشد.

چقدر شلوغ بود این همه نماینده خارجی یک جا ندیده بودیم که در گردهمایی پاریس دیدیم، به خدا کیف کردیم. اگر الآن ما را اعدام کنند به قرآن قسم ناراحت نمی‌شیم، چون تمام عقده هامون خالی شد. نمی‌دونید تو بند ما چه خبر بود.

از ظهر آماده بودیم، چند نفر را تو سالن ١٨ اندرزگاه ٦ گذاشتیم که مواظب باشند که یک موقع گارد نیاد. ولی از همه جالبتر این بود که هر چه نگاه می‌کردیم مگه تمام می‌شد، می‌خندیدیم می‌گفتیم الآن تمام میشه. نشون به آن نشون که تا ساعت یک شب دو بار گوشیها رو شارژ کردیم اگه کامپیوتر هم بود می‌سوخت. دمتان گرم با این تلاشتون.

وقتی با پسر عموی یکی از افراد بندمان که از طرفدارهای مجاهدین خلق هست تماس گرفتیم فهمیدیم اونها هم همشون دارن برنامه مستقیم پاریس را نگاه می‌کنند. و وقتی گفتیم ما هم در زندان نگاه می‌کنیم خیلی تعجب کردند و خوشحال شدند و گفتند مگه ماهواره دارید؟ گفتیم با موبایل نگاه می‌کنیم. پسر عمویش گریه می‌کرد و می‌گفت: … اگر کسی توی دنیا بتونه ایران را از دست آخوندها نجات بده کسی نیست جز مسعود رجوی و مریم رجوی . او گفت: می‌بینی مریم رجوی چطور با قدرت حرف میزنه وقتی یک کلمه از دهنش درمیاد، خامنه‌ای صدبار می‌میرد و زنده می‌شود.

آقا تو را به خدا اگر می‌شود سلام ما زندانیان عادی بند ٦ را به خانم رئیس‌جمهور مریم رجوی برسانید و بگویید ما شب و روز دعایشان می‌کنیم تا او را در تهران ببینیم و ما را از دست آخوندها نجات بدهد. راستی یک چیز روی دلمان ماند که بگوییم توی این چند روز تلویزیون آخوندها این قدر داغ کرده که رادیاتورشون را باید عوض کنند، این طوری بگوییم که دق کردند.

درود بر شرف مجاهدین خلق
زندانیان عادی بند شش زندان گوهردشت.

ترانه طنز فيش حقوقي



ايران - وطن من جايي براي آخوندهاي حرام خوار و خونخوار نيست پس بياييد دست در دست هم بدهيم 
و اين ديوصفتان قرن را از وطنمان جارو كنيم.

لعنت و نفرين بر خامنه اي و سپاه پاسداران و حراميان او كه مردم را در بدترين شرايط زندگي قرار داده اند.
آن روز دير نيست كه دادگاه خلق و انقلاب اين حراميان را از خاك ميهن عزيزمان درو خواهند كرد.


 

غیظ و سوزش سران و سرکردگان نظام و سپاه پاسداران ولایت فقیه پس از گردهمایی بزرگ مقاومت

 
کابوس درماندگی نظام ولايت فقيه
لرزه‌ها و پس لرزه‌های دیکتاتوری آخوند پس از گردهمایی بزرگ مقاومت
غیظ و سوزش سران و سرکردگان نظام و سپاه پاسداران ولایت فقیه پس از گردهمایی بزرگ مقاومت نه تنها فروکش نمی‌کند، بلکه هم‌چنان تنوره می‌کشد و در حملات بی‌دنده و ترمز به مجاهدین و شرکت کنندگان در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران تداوم و گسترش می‌یابد؛ حملاتی آکنده از ترس و ضعف که مصداق «پارس خوابیده» توسط سگهای وحشت‌زده است و در عین حال به جنگ گرگها و بحران درونی رژیم دامن می‌زند.

سوزش نیروی تروریستی قدس:
نیوت گینگریچ که به‌عنوان معاون دونالد ترامپ
مشغول به‌کار بود کمپین ترامپ را به‌دلیلی عجیب
برای شرکت در مراسم مجاهدین ترک کرد!
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس ـسرویس-بین‌الملل ۲۱ تیر ۱۳۹۵ -حضور معاون نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و همچنین رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان در مراسم امسال مجاهدین توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد. به گزارش گروه بین‌ الملل خبرگزاری تسنیم به‌نقل از پایگاه خبری تحلیلی اینترسپت, نیوت گینگریچ که به‌عنوان معاون دونالد ترامپ مشغول به‌کار بود و روز چهارشنبه در سینسیناتی به همراه این نامزد حزب جمهوریخواه دیده شده بود در اوایل هفته جاری کمپین ترامپ را به‌دلیلی عجیب ترک کرد. رئیس سابق مجلس نمایندگان باید برای شرکت در مراسم جشن مجاهدین (گروهی که خواستار حمایت واشینگتن برای تغییر رژیم در ایران است) به پاریس سفر می‌کرد... ..

مقامات بسیاری از آمریکا در این مراسم حضور داشتند که در بین آنها می‌توان به‌جان بولتون و بیل ریچاردسون, سفرای آمریکا در سازمان ملل, مایکل موکیزی, دادستان کل آمریکا, پی جی کراولی, سخنگوی سابق وزارت‌خارجه و چندین مقام سابق این کشور اشاره کرد.

به هرحال همان‌طور که گینگریچ اشاره کرد, شاید مهمترین سخنران در مراسم امسال مجاهدین شاهزاده ترکی الفیصل بود. در بخشی از این مراسم ترکی فیصل در واکنش به شعارهای مجاهدین گفت: من هم خواستار سرنگونی رژیم (ایران) هستم.

نکته جالب برای اهالی رسانه اظهارنظر آشکار یک شاهزاده سعودی برای تغییر نظام یک کشور دیگر و واکنش به شعار الشعب, یرید اسقاط النظام بود که در اعتراضات مدنی سال 2011 خاورمیانه توسط اعراب سر داده شده بود... منبع: خبرگزاری تسنیم (رژیم) 21تیر95.

۱۳۹۵ تیر ۲۲, سه‌شنبه

ترانه لري جايزه اسكار را از آن خود كرد

پيك شادي - مصور ترانه لري

ترانه لري بر روي فيلم موزيكالي كه 60 سال پيش جايزه اسكار را از آن خود كرد
اميدوارم كه از ديدن و چنين خلاقيتي لذت ببريد تا هرچه بيشتر
شادي شما چون دشنه اي در قلب خامنه اي جلاد و آخوندهاي حراميان فرو برود
پيروز و موفق باشيد.
نظر خود را در رابطه با خلاقيت اين هموطن خلاق و هنرمند بدهيد

مريم رجوي: شكستهاي پي درپي پاسداران در سوريه نشان داد كه اين رژيم به سادگي شكست پذير است

مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران

مریم رجوی در جلسه همبستگی خلقهای خاورمیانه

روز یکشنبه، ۲۰تیر ۱۳۹۵، جلسه‌یی با عنوان همبستگی خلقهای خاورمیانه تنها راه درهم کوبیدن رژیم ولایت‌فقیه و خلع‌ید از آن در منطقه با شرکت شخصیتهای عرب و هیأتهای پارلمانی از کشورهای منطقه برگزار شد. در این جلسه مریم رجوی طی سخنانی گفت:
عید سعید فطر را به همه شما تبریک می‌گویم امیدوارم هرچه زودتر عید واقعی همه ملتهای منطقه و عید رهایی از اشغالگری و جنگ‌افروزی فرا برسد.
این عید را به‌خصوص به مردم سوریه و رزمندگان دلیرشان تبریک می‌گویم. مردم شجاعی که در داریا، حمص، حلب و دیرالزور و سایر شهرهای مقاوم ایستادگی می‌کنند، سوریهای مصمم و فداکاری که در دل محاصره و سختی در عزم شکست دادن بشار اسد و خامنه‌ای تردیدی به‌خود راه نمی‌دهند، آری، این عید مربوط به آنهاست که مقاومت می‌کنند و نویدبخش پیروزی نهایی این قهرمانان است.

ابتدا می‌خواستم از حضور همه شما در گردهم‌آیی دیروز تشکر کنم. هیأت‌های عربی با حضور چشمگیر خود اتحاد قدرت‌مندی را علیه رژیم ولایت فقیه یعنی دشمن اصلی ملت‌های منطقه نشان دادند. به‌خصوص باید از هیأت بلندپایه مصر تشکر کنم که پیام دوستی و همبستگی مصر را برای مردم ایران آورده بود.
در شرایطی گردآمده‌ایم که جنایت‌ بی‌سابقه‌ تعرض و انفجار در کنار حرم نبوی، قلب‌های همه مسلمانان را جریحه‌دار کرده است. همچنین کشتار شوکه‌کننده صدها نفر از مردم بغداد در انفجارهای اخیر، باز هم فاجعه ترور و افراطی‌گری تحت نام اسلام را برجسته می‌کند.
اجازه می‌خواهم امروز سخنانم را به‌ درد مشترک تمام کشورهای منطقه اختصاص دهم یعنی صدور بنیادگرایی و ایجاد گروه‌های شبه‌نظامی و جنگ‌افروزی که در یک کلام، اشغالگری توسط دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران است.

این داستان تلخی است که عراق و سوریه و یمن و لبنان آن را به‌طور کامل تجربه کرده‌اند و به‌تدریج به کشورهای دیگر منطقه کشیده شده است. آنچه این بنیادگرایی و اشغالگری را ویرانگرتر می‌کند این است‌ که بخش اعظم سوخت و نیروی انسانی آن را با ایجاد گروه‌های شبه‌نظامی از خود این کشورها تأمین می‌کند.
دهها گروه شبه‌نظامی عراقی، حزب‌الشیطان لبنان، نیروهای افغانی و پاکستانی و یمنی سوخت جنگی است که رژیم ایران با نقض حاکمیت ملی کشورهای اسلامی و عربی به ‌آن‌ها تحمیل کرده است.

آخوندها با وقاحت می‌گویند بر چهار پایتخت عربی سلطه دارند. و می‌گویند که سوریه، استان سی و پنجم ماست. یعنی عراق و یمن و لبنان را هم استانهای ۳۲ و ۳۳ و ۳۴خود محسوب می‌کنند. در عین‌حال، کشورهای همسایه نظیر بحرین را هم تهدید می‌کنند.
این رژیم حتی در کشورهایی که تعداد شیعیان قابل‌توجه نیست، به شیعه‌سازی، دامن‌زدن به اختلافات فرقه‌یی و اعزام واحدهای نیروی قدس روی آورده است. این سیاست، حتی تا نیجریه و تشکیل حزب‌الشیطان در آنجا ادامه یافته است و این اواخر از طریق عوامل عراقی‌اش درصدد پیاده کردن این طرح شوم در الجزایر برآمده است. در حالی‌که این تجاوزکاریها و اشغالگریها نقض منشور ملل‌متحد و معاهده کنفرانس اسلامی است.

رهاورد دیگر رژیم آخوندی برای منطقه، بلایی به اسم داعش است که محصول سرکوب ملت‌های عراق و سوریه توسط مالکی و بشار اسد، تحت هدایت مستقیم ولایت فقیه است. داعش به‌رغم پاره‌یی از تضادهای تاکتیکی و مقطعی با رژیم ایران، در بنیادهای سیاسی و نظری همان چیزی را ارائه می‌کند که نظام ولایت‌فقیه از سال ۱۳۵۷ ارائه کرده است. در صحنه عملی نیز هماهنگی‌ها و همکاریهای رژیم آخوندی و ایادیش با داعش، امر اثبات‌شده‌یی است.
کسانی که ادعا می‌کنند که مردم منطقه باید بین داعش و رژیم ایران یکی را انتخاب کنند، مدافعان ملاها هستند. آن‌ها می‌خواهند موقعیت ضربه‌خورده ملاها در عراق و سوریه را حفظ کنند. اما درست به عکس، روزی که این رژیم درهم بشکند، جایی برای داعش و دیگر تروریستها تحت نام اسلام باقی نخواهد ماند. زیرا ملت‌های خاورمیانه، مردم عرب و مسلمان، هیچ دشمنی بدتر از رژیم آخوندی ندارند.
 
دوستان عزیز!
بگذارید در این‌جا بر یک حقیقت بسیار مهم تأکید کنم، دخالتهای رژیم ایران در منطقه، نه از موضع قدرت، بلکه ناشی از بحرانها و ضعفهای بنیادین آن است.
چنان که مسعود رهبر مقاومت گفته است:‌ «از آغاز دخالت‌های این رژیم در کشورهای منطقه «همه سرپوش ظلم و جور و اختناق و ناتوانی یک حکومت قرون‌وسطایی در هدایت نیروهای آزاد شده در انقلاب ضدسلطنتی به‌جانب عدالت و آزادی و توسعه اقتصادی‌ـ اجتماعی بوده است» .

بله، صدور بحران و جنگ، تضمین بقای این رژیم است به‌نحوی که اگر این رژیم در مرزهای ایران محدود شود، به سرعت با تلاطم‌های مرگبار درونی مواجه می‌شود و در مقابل موج آزادیخواهی مردم ایران سرنگون می‌شود.
حقیقت مهم دیگر این است که قدرت‌نمایی ظاهری رژیم باز هم، نه از قدرت آن بلکه از بی‌عملی و عدم قاطعیت جامعه جهانی و قدرتهای منطقه‌یی است. کما این‌که هر کجا که با رویکرد قاطع و مقاومت جدی مواجه شود به سرعت در هم می‌شکند. اولین ضربه را در یمن، از توفان قاطع دریافت کرد و طرح‌هایش نقش بر آب شد.
شکست‌های پی‌درپی پاسداران در سوریه و هلاکت انبوهی پاسدار و مزدور و دهها سرکرده سپاه پاسداران نشان داد که این رژیم به‌سادگی شکست‌پذیر است.
حقیقت مهم دیگر این‌که در کشورهای مختلفی که در آن رژیم به ‌جنگ و تروریسم مشغول است، ضربه‌پذیرترین نقطه، همانا سوریه است. بنابراین باید بر ضرورت سرنگونی بشار اسد تأکید کرد زیرا محور اساسی منافع آخوندها محسوب می‌شود. تردیدی نیست که مردم سوریه و رزمندگانش از توانایی مکفی برای پایان دادن به‌ عمر این دیکتاتوری پوسیده برخوردارند و این البته، آغاز پایان رژیم ولایت‌فقیه هم خواهد بود.